از نظر آموزه های وحیانی قرآن، پیامبران و مومنان هماره از امدادهای غیبی الهی برخوردار هستند. این امدادهای غیبی نسبت به اولیای الهی از پیامبران و مومنان موجب سکونت نفس(فتح، آیات 4 و 18) و رهایی از هر گونه خوف نسبت به آینده و حزن نسبت به گذشته (یونس، آیه 62؛ انعام، آیه 4؛ بقره، آیه 112) می شود. از همین روست که این افراد از نفس مطمئن برخوردار می شوند که پیامد تصرفات تکوینی الهی در نفوس آنان است.
همین تصرفات تکوینی الهی است که پیامبران را به سکونت و آرامشی می رساند که نمی تواند به شکل عادی و معمولی تحقق یابد، چنان که خدا درباره تصرف تکوینی در نفس پیامبر مکرم (ص) می فرماید:فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا؛ پس خدا سکینه اش را بر او نازل کرد و او را به لشکریانی تایید نمود که شما آن را نمی دیدید.(توبه، آیه 40)
از آیات قرآنی به دست می آید که حضرت موسی(ع) نیز بارها با تصرفات تکوینی الهی در نفس از این سکونت و آرامش بهره مند شد، به ویژه وقتی که با دو برهان و معجزه الهی در کوه طور ناگهان شگفت زده شده بود؛ خدا با تصرف تکوینی او را به آرامش رسانید و «رهبت» و هراس را از دلش بیرون برد: وَاضْمُمْ إِلَیْکَ جَنَاحَکَ مِنَ الرَّهْبِ؛ جناح خویش را از رهبت به سوی خودت ضمیمه کن!(قصص، آیه 32)
این ضمیمه کردن جناح که به حکم تکوینی الهی موجب رهایی از رهب می شود، غیر از آیه 22 سوره طه است که می فرماید: وَاضْمُمْ یَدَکَ إِلَى جَنَاحِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ آیَةً أُخْرَى؛ و دست خود را به پهلویت ببر سپید بى گزند برمى آید. این معجزه اى دیگر است؛ زیرا در این جا «ضمیمه کردن» جزیی از معجزه دوم است؛ اما در آیه مورد نظر ضمیمه کردن جز آن نیست، بلکه باید گفت که معجزه سومی برای خود آن حضرت(ع) است که ایشان با دو معجزه برای دیگران با معجزه سومی با خودش مواجه است که به حکم ارادی الهی در ساحت تکوین و قلب ایشان، آرامش از رهب به ایشان دست می دهد. این همان مصداقی از امداد غیبی الهی برای حضرت موسی(ع) است.