از نظر آموزه های وحیانی قرآن، برخی از اشیاء خود دارای اقتدار ذاتی هستند؛ اما برخی از اشیاء به سبب نسبتی به چیز مقتدری دارای اقتدار می شوند. به عنوان نمونه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. اقتدار به سبب انتساب به خدا: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، خاستگاه هر کمالی تنها خداست؛ بنابراین، خاستگاه قوت و قدرت نیز خداست و اگر چیزی قوی یا قدیر می شود، به سبب همین انتساب به خدا خواهد بود؛ چنان که درباره عزت که خاستگاه اصلی آن خداست:فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا(نساء، آیه 139)، پیامبران و مومنان به سبب همان انتساب به خدا دارای عزت می شوند: وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ.(منافقون، آیه 8) از نظر قرآن، همین انتساب به خدا موجب می شود که پیامبری چون مسیح خالق، شافی، مُحیی و عالم به غیب به اذن الهی باشد: أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیِی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ؛ من از گل براى شما چیزى به شکل پرنده مى سازم، آنگاه در آن مى دمم پس به اذن خدا پرنده اى مى شود؛ و به اذن خدا نابیناى مادرزاد و پیس را بهبود مى بخشم، و مردگان را زنده مى گردانم و شما را از آنچه مى خورید و در خانه هایتان ذخیره مى کنید خبر مى دهم مسلما در این معجزات براى شما اگر مؤمن باشید عبرت است.(آل عمران، آیه 49) از نظر قرآن، هر چیزی که به نحوی به خدا منتسب شود، به اقتداری خاص می رسد؛ چنان که حیواناتی که به عنوان قربانی حج انتخاب و علامت گذاری یا با قلاده نشانه گذاری می شود ، به عنوان شعائر الهی از چنین اقتداری و احترام خاصی برخوردار می شوند:وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَکُمْ فِیهَا خَیْرٌ؛ و شتران فربه را براى شما از [جمله] شعایر خدا قرار دادیم در آنها براى شما خیر است.(حج، آیه 36؛ مائده، آیات 2 و 97) هم چنین از نظر قرآن، کعبه و حجر الاسود با آن که سنگی بیش نیست، بلکه به سبب انتساب به خدا دارای اقتدار و احترام ویژه هستند.(مائده، آیه 97) باید توجه داشت که چیزهایی که به عنوان امور خاص با نیت و علامت جدا می شود، مانند خمس و زکات یا ضریح در حال ساخت یا فرش و سنگ انتخابی برای مراقد امامان معصوم(ع) از مواردی است که از چنین اقتداری به صرف نیت برخوردار هستند؛ زیرا اینها به عنوان شعائر از دیگر امور جدا شده است؛ پس جایز نیست که آن را تحلیل کرده و نسبت به آنها بی احترامی روا شود؛ زیرا شعائرالهی می بایست مورد تعظیم و تکریم قرار گیرد.(مائده، آیه 2؛ بقره، آیه 158؛ حج، آیات 32 و 36)
2. اقتدار به سبب انتساب به پیامبران: از نظر قرآن، پیامبران به سبب تفضیل الهی دارای درجات مختلف فضلیت هستند(بقره، آیه 253)؛ بنابراین، برخی از آنان به همین تفضیل الهی، به گونه ای هستند که وسایل آنان دارای اقتدار می شود؛ چنان که تابوت موسی(ع) دارای اقتداری می شود که سکونت را برای قوم به ارمغان می آورد: وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَةَ مُلْکِهِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَبَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِکَةُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ؛ و پیامبرشان بدیشان گفت: در حقیقت نشانه شاهى او این است که آن تابوت و صندوق عهد که در آن سکونت و آرامش خاطرى از جانب پروردگارتان و بازمانده اى از آنچه خاندان موسى و خاندان هارون در آن بر جاى نهاده اند، در حالى که فرشتگان آن را حمل مى کنند به سوى شما خواهد آمد. مسلما اگر مؤمن باشید براى شما در این رویداد نشانه اى است.(بقره، آیه 248) هم چنین پیراهن یوسف(ع) دارای اقتداری است که موجب شفا پدر کور و نابینا می شود: اذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِی یَأْتِ بَصِیرًا ...فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِیرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیرًا؛ این پیراهنم را ببرید. پس آن را بر صورت پدرم بیاندازید که بصیر می آید... پس زمانی که بشیر آمد آن را بر وجه و صورتش افکند و بصیرت و بینایی او بازگشت.(یوسف، آیات 93 و 96) در حقیقت نفس الهی پیامبران(ع) در اشیاء منتسب به آنان تاثیر می گذارد و به آنها اقتدار می بخشد. ضریح و خاک و اسباب پیامبران و امامان معصوم(ع) از چنین اقتداری برخوردار هستند.