از نظر قرآن، انسان هنگام مرگ و پس از آن با حقایق مواجه می شود و چهره ملکوتی هر چیزی و عملی به او نشان داده می شود؛ زیرا پرده ای که دارد، کنار می رود و «کشف الغطاء» می شود تا جایی که قلب به عنوان حقیقت نفس، حقایق را ادراک می کند، بصیرت و بینایی کاملی به او داده می شود و دیگر غفلتی نمی ماند؛ زیرا حقیقت ظهور می کند و باطل می رود و بی اهمیت ها و کم اهمیت دیگر مانع غفلت قلب نمی شوند: لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَکَشَفْنَا عَنْکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ.(ق، آیه 22)
هر چند که این بصیرت و بینایی با توجه به افراد یکسان نیست و تفاوت های فاحشی دارد؛ ولی همگی آن درجه مورد نیاز شناخت حقایق و بصیرت به آن را خواهند داشت و دیگر غفلت نسبت به آن حقایق باقی نخواهد ماند.
اما از نظر قرآن، با آن که همگی نسبت به حقایق مورد نیاز برای آخرت، بصیرت داشته و بصیر حدید و تیزبین دارند، اما باز هم برخی در حجاب خواهند بود؛ زیرا پروردگار هستی برای برخی از انسان هایی که از درجه انسانیت ساقط و مصداق «کالانعام بل هم اضل»(اعراف، آیه 179) شده و قلب هایشان را زنگار گرفته است؛ هم چنان «محجوب» است: کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ؛ کَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ ؛نه چنین است بلکه آنچه مرتکب مى شدند زنگار بر دلهایشان بسته است؛زهى پندار که آنان در آن روز از پروردگارشان سخت محجوبند.(مطففین، آیات 14 و 15)
اینان چنان بندگان طاغی بودند که حتی در آتش دوزخ نیز پروردگار را به پروردگاری قبول نمی کنند؛ و خطاب به مالک دوزخ می گویند: وَنَادَوْا یَا مَالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنَا رَبُّکَ قَالَ إِنَّکُمْ مَاکِثُونَ ؛و فریاد کشند: اى مالک! بگو پروردگارت جان ما را بستاند. مالک پاسخ دهد: شما ماندگارید.(زخرف، آیه 77)
اینان حتی در دوزخ نمی گویند: ربنا! بلکه می گویند: ربک؛ زیرا خدا را به ربوبیت و پروردگاری نمی پذیرند. اینان همان کسانی هستند که در مدت عمرشان در دنیا طغیان و گناه کردند و به جای عبودیت و عبادت به فسق و فجور پرداختند. اینان می بایست جاودانه در دوزخ بمانند؛ زیرا همان مدت کوتاه عمرشان نشان دادند که اگر تا ابد در زمین زندگی می کردند، همین طغیانگری را ادامه می دادند؛ بنابراین، اگر هم بخواهند برگردند و مدعی شوند:قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا؛ بارها گفت: مرا برگردانید! برگردانید ! برگردانید! شاید من در آنچه وانهاده ام کار نیکى انجام دهم. نه چنین است! این سخنى است که او گوینده آن است؛ زیرا تنها لقلقه زبان اوست.
باید در پاسخ آنان هم چنین به این علم الهی اشاره کرد که خدا به علم خویش می گوید: وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ؛ و اگر هم بازگردانده شوند قطعا به آنچه از آن منع شده بودند برمى گردند و آنان دروغگویند.(انعام، آیه 28)