کار خدا اصلا شبیه کار آدمیان نیست. آدمی می گوید تا استحقاق نداشته باشی، بهره ای نمی بری! اما خدا خود قابلیت آفرین و لایق آفرین است؛ یعنی خود استحقاق را ایجاد و خودش به مستحق می بخشد؛ زیرا همان خدایی که مشیت حکیمانه اش براین قرار گرفته تا به کسی چیزی ندهد، از آن جایی که قانونش بر خودش مسلط نیست، می تواند به مشیت حکیمانه ای تبدیلی داشته باشد و به او چیزی بدهد؛ زیرا خدا «مبدّل» است و می تواند تبدیل داشته باشد؛ چرا که او کسی است که محو و اثبات به دست اوست، پس می تواند چیزی که در ام الکتاب و لوح محفوظ نگاشته و مقدر کرده را تبدیل کند؛ چنان که خدا خود در توصیف اراده و اختیار مطلق خویش نسبت به مقدرات خویش نیز می فرماید: یَمْحُو اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَیُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ ؛ خدا آنچه را بخواهد محو یا اثبات مى کند و اصل کتاب نزد اوست.(رعد، آیه 39)
براین اساس، اگر کسی بدی و زشتی کرده خدا می تواند آن را با نیکی و حسنات جایگزین کند؛ چنان که می فرماید: یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ؛ خدا بدی های مومنان توبه کار صالح را به نیکی ها تبدیل و جایگزین می کند.(فرقان، آیه 70)
پس خدا به قدرت مطلق خویش می تواند نالایق را لایق سازد و به کسی که قابلیت چیزی را ندارد، قابلیت ببخشد.
مولوی در کتاب مثنوی معنوی براساس همین آیات قرآنی می فرماید:
چاره آن دل عطای مبدلی است/ دادِ او را قابلیّت شرط نیست.
بلکه شرطِ قابلیّت دادِ اوست/ داد لب و قابلیت هست پوست.
در حقیقت فیض الهی استحقاق آفرین است و به مستحق نیز از همان خزائن فیض خویش می بخشد؛ چنان که مولوی در جایی دیگر می سراید:
آن یکی جودش گدا آرد پدید/ وان دگر بخشد گدایان را مزید.