اقتدار سیاسی هر کشوری زمانی شکل می گیرد که از نظر نفرات و تجهیزات به تمام کمال خویش رسیده باشد؛ زیرا در آن زمان است که می توان از استقلال کامل سیاسی سخن گفت. براین اساس، فقدان هر یک از آنها به معنای فقدان اقتدار سیاسی خواهد بود.
همان طوری که از نظر نظامی لازم است تا کشور برای کسب اقتدار نظامی دارای نفرات و تجهیزات مناسب و روزآمد باشد که دشمن را به رهبت بیاندازد تا وسوسه هجوم نداشته باشد؛ چنان که خدا می فرماید: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ؛ و هر چه در توان دارید از نیرو و اسبهاى آماده بسیج کنید تا با این [تدارکات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] دیگرى را جز ایشان که شما نمى شناسیدشان و خدا آنان را مى شناسد بترسانید.(انفال، آیه 60)
هم چنین در اقتدار نظامی لازم است تا منابع انسانی مناسب همراه با تجهیزات به روز فراهم آید تا اقتدار سیاسی پدید آید. از نظر قرآن، کشوری دارای اقتدار مناسب خواهد بود که هر دو را با هم فراهم آورد و هیچ کمبودی از نظر منابع انسانی نداشته باشد؛ یعنی منابع انسانی دارای دانش و فهم و شعور که در تخصص و تعهد در اوج باشد؛ چنان که لازم است تا از نظر ابزارها و تجهیزات در سطح قرارگیرد که نیازی به خارج از مرزها نداشته و بتواند با خود کفایی و خوداتکایی به همه نیازهای خویش پاسخ دهد.
خدا در قرآن از زبان مشاوران حکومت ملکه سباء از یمن به این دو امر این گونه توجه می دهد: قَالُوا نَحْنُ أُولُو قُوَّةٍ وَأُولُو بَأْسٍ شَدِیدٍ؛ گفتند: ما دارندگان قوت و دارندگان ابزارهای سخت جنگی هستید.(نمل، آیه 33) به این معنا که در ساحت نظامی ما هم برخوردار از تجهیزات نظامی مناسب و هم دارای نفرات شجاع و دلاور هستیم.
بنابراین، اگر کشوری بخواهد به اقتدار برسد و استقلال یابد یا آن را صیانت و حفظ کند، لازم است تا همان طوری که در ساحت نظامی از عُدّه یعنی تجهیزات مناسب و از عِدّه یعنی نفرات مناسب برخوردار باشد تا به اقتدار نظامی برسد، در ساحت سیاسی و اقتصادی و مانند آنها نیز می بایست از تجهیزات مناسب و نفرات مناسب با تعهد و تخصص داشته باشد تا این مهم تحقق یابد.