از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان به سبب دارای انوار همه صفات الهی از کرامت ذاتی برخوردار است.(اسراء، آیه 70؛ بقره، آیات 30 و 31)
این کرامت ذاتی با انتخاب درست آزاد و ارادی انسان می تواند به کرامت اکتسابی و تمامیت نور را عمل به هدایت های تکوینی – تشریعی و دست یابی به تقوای الهی در مراتب سه گانه به «اکرم» می رسد که نهایت کرامت است(حجرات، آیه 13)؛
یا این که با انتخاب نادرست ارادی و عمل برخلاف هدایت های الهی و انجام فجور می تواند به اهانت برسد و انسان نه تنها نور ذاتی خویش را افزایش ندهد، بلکه آن را دسیسه کرده و به کم ترین سطح از نورانیت صفات برساند.(شمس، آیات 7 تا 10)
از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر چند که بهره مندی از نعمت ها از قدرت و ثروت نوعی نوعی عنایت و تفضل الهی است، ولی هرگز به معنای اکرام و تکریم نیست؛ چنان که فقر و نداری به معنای اهانت از سوی خدا نسبت به بنده نیست(فجر، آیات 15 و 16)؛ زیرا دارای و نداری یا خیر و شر همه جزو ابتلائات الهی است: وَنَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً؛ و شما را به شر و خیر در کوره آتش می آزماییم.(انبیاء، آیه 35)
از نظر قرآن، کسی می تواند به کرامت اکتسابی برسد که در رفتار اجتماعی تمایزات طبقاتی یا فقر و غنا را مبنا قرار ندهد و به تکریم یتیمان بپردازد؛ و در هر حال به اطعام مسکینان بپردازد،و میراث دیگران از جمله ناتوانان را چپاولگرانه مخورد و گرفتار محبت به ثروت نشده و به ثروت اندوزی به هر شکلی نپردازد ، بلکه در هر کاری خدا و قیامت را مد نظر قرار دهد و از زندگی اخروی خویش توشه بفرستد و از عذاب الهی برهد(فجر، آیات 16 تا 26) تا این گونه به نفس مطمئن برسد که از هر گونه تلاطم در امان مانده و به اطمینان دست یابد و هنگام رجعت به سوی خدا راضیه و مرضیه برود و در بهشت صفات و ذات در آید تا جایی که «الحی القیوم» شود که صفت خدایی کریم است: یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِی جَنَّتِی.(فجر؛ آیات 27 تا 30)