سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شریف به تمام معنا کسی است که دانشش مایه شرف او گردد [امام جواد علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :92
بازدید دیروز :475
کل بازدید :2098704
تعداد کل یاداشته ها : 1987
103/9/5
2:32 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

نصحیت، بیانگر خلوص صادقانه ای است که انسان ناصح در مقام بیان اصلاح گرانه، حقیقت یا واقعیتی جزیی و مصداقی را بیان می کند که بدان علم دارد تا این گونه مخاطب اصلاح یا اصلاحاتی را انجام دهد و واقعیت موجود نامطلوب را به واقعیت مطلوب و مقبول تبدیل کند که عقلانیت فطری آن را می پذیرد و با آن همراهی می کند. البته در نصحیت، امانت مهم است و می بایست ناصح به دور از خیانت، در مقام ناصح ظهور کند و عمل نماید و رفتار یا گفتاری را نداشته باشد که نشانه ای از خیانت در امانتی باشد که بدان علم یافته است.

اما موعظه، بیان کلی حقیقت یا واقعیتی است که به جای مصداق و مصادیق، مثال و املثه وارد می شود، تا شخص مخاطب خود در مقام تطبیق با مصداق یا مصادیق جزیی در خود بر آید و به اصلاح امر خویش اقدام کند و واقعیتی نامطلوب را در خود تغییر دهد و حقیقت مطلوبی را به واقعیت در آورد. بنابراین، موعظه به نوعی کلی گویی نه کلی بافی، از واقعیت ها و حقایق است که مخاطب خود در مقام نصیحت خویش قرار می گیرد و به اصلاح امر خویش می پردازد.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، پیامبران در هر دو مقام نصحیت و موعظه می نشستند؛ زیرا از سوی به همه حقیقت افراد و اشخاص به علم الهی آگاهی داشتند، و راهکارهای درمان را می دانستند. از همین روست که در مقام ناصح امین جلوس می کردند و به درمان دردی از دردهای مخاطب می پرداختند و به امور جزیی زندگی اشخاص ورود می کردند. خدا درباره این جایگاه ولایتی پیامبران می فرماید: أُبَلِّغُکُمْ رِسَالَاتِ رَبِّی وَأَنَا لَکُمْ نَاصِحٌ أَمِینٌ ؛ پیامهاى پروردگارم را به شما مى ‏رسانم، و براى شما نصحیت خواهی امین هستم.(اعراف، آیه 68)  

هم چنین درباره مقام موعظه گری آنان می فرماید: هَذَا بَیَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِینَ؛ این بیانی برای مردمان و هدایتی و موعظه ای برای متقین است.(آل عمران، آیه 138) و نیز می فرماید: یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ ؛ اى مردم به یقین براى شما از جانب پروردگارتان موعظه و درمانى براى آنچه در سینه‏ هاست و رهنمود و رحمتى براى گروندگان به خدا آمده است. (یونس، آیه 57)

در دعای توفیق الطاعه، از امام زمان(عج) آمده است: وَ تَفَضَّلْ عَلى? عُلَمائِنا بِالزُّهْدِ وَالنَّصِیحَةِ، ... وَعَلَى الْمُسْتَمِعِینَ بِالاتِّباعِ وَالْمَوْعِظَةِ؛ بر علمای ما زهد و نصیحت را تفضل کن ... و بر شنوندگان و استماع کنندگان از علماء پیروی از کلام و موعظه ایشان را تفضل نما!

بنابراین، بر خلاف برخی از بیانها که گفته می شود که مسئولیت عالمان دینی تنها موعظه کلی است، می بایست گفت که آنان به سبب مقام علمی که نسبت به موضوعات و مصادیق دارند، نه تنها می بایست در موضوعات کلی ورود کنند و مثلا به عدالت خواهی کلی در مقام موعظه بپردازند، بلکه می بایست در مصادیق نیز وارد شوند تا دردهای جامعه را به عنوان «طبیب دوار بطبه» درمان نمایند و به عدالت مصداقی نیز ورود نمایند.