هر حکمی زمانی مورد عمل قرار می گیرد که ضامن اجرا داشته باشد. الان در سازمان های بین المللی احکامی صادر می شود که به دلیل فقدان ضمانت اجرا هیچ گاه به آن عمل نمی شود؛ زیرا این سازمان های بین المللی فاقد چیزی هستند که ضمانت اجرایی احکام آنها باشد.
در امور کشوری نیز این گونه است که اگر قوه قضائیه دارای اقتدار انتظامی نباشد، احکام صادره از آن فاقد ضمانت اجرایی خواهد بود. از همین رو گفته اند که اگر برای پیامبر(ص) مقام قضاوت قائل باشیم، می بایست مقام حکومت و دولت را برایش قائل شویم؛ زیرا اگر قضاوتی داشته باشد، ولی ضمانت اجرا نداشته باشد، آن قضاوت پیامبر(ص) لغو و لهو خواهد بود؛ زیرا وقتی به مفاد و محتوای حکم عمل نشود، قضاوتی بی معنا و بی ارزش خواهد بود.
از نظر آموزه های وحیانی قرآن، توحید از اصول اساسی دین است؛ ولی مهم تر از آن اصل معاد و قیامت است که حسابرسی در آن جا انجام می شود؛ این اصل است که ضامن دین است به طوری که وقتی حکمی دین و شرعی صادر می شود، شخص به اعتبار آن که مسئول و پاسخگو در قیامت است، آن را انجام می دهد، اما وقتی کسی باور و اعتقادی به قیامت نداشته باشد، چه ضمانتی برای انجام و اجرای احکام دینی نخواهد بود.
از نظر قرآن، کسی که به قیامت یقین کامل دارد، به اعمال اساسی و احکام قرآنی چون اقامه نماز به عنوان ستون دین و اتیان زکات و اقامه ستون اجتماع اقدام می کند؛ زیرا می داند که می بایست در برابر تکالیف عبادی و بندگی خویش در برابر خدا و انجام تکالیف و مسئولیت های اجتماعی پاسخگو باشد.(بقره، آیات 2 و 3)
اما وقتی کسی استبعاد نسبت به قیامت و رجعت داشته و بگوید «رجع بعید»(ق، آیه 3) و یا نسبت به قیامت شبهه ای ایجاد کند، دیگر نسبت به چیزی تعهدی ندارد و به تعبیر قرآن ، فجور می کند و با آزادی مطلق هر کاری را انجام می دهد و خطوط قرمز احکام را در هم می درد.(قیامت، آیات 2 تا 5)
پس آن چیزی که ضامن اجرای احکام دین است، همان مساله اعتقاد و ایمان به قیامت است.