انسان در دنیا کارهایی را انجام می دهد که دوست دارد و از آن لذت می برد؛ اما هدف از آن کارها نمی تواند فقط لذت باشد؛ به عنوان نمونه ازدواج از اموری است که انسان دوست دارد و از آن لذت می برد؛ ولی هدف فقط لذت نیست، بلکه اهداف متعالی و ارزشمندتری چون مودت و رحمت و سکونت و آرامش(روم، آیه 21) یا تناسل و بقای نسل و فرزندآوری است که او را علاقمند به ازدواج می کند.
البته لذت های دنیوی زمانی به چشم می آید که پس از رنج و فراقی باشد؛ از همین روست که بسیاری از مردم زمانی که در سلامتی، رفاه، آسایش، آرامش، خوشی و مانند آنها هستند، لذتی از آنها نمی برند؛ اما وقتی گرفتار رنجی شوند، قدر سلامتی را می دانند و قطره آبی برایشان لذت بخش است؛ از همین رو، گفته اند: قدر عافیت کسی داند که مصیبتی گرفتار شد.
اما لذت در بهشت خود اصالت دارد و هدف توصلی نیست، بلکه یک هدف نفسی و دارای ارزش ذاتی است. از آن جایی که در بهشت رنجی نیست، لذتی که انسان از هر چیزی می برد، نه تنها بدون رنج پیشین است، بلکه لذتی مستمر است و هر وقتی از چیزی بهره می برد، از آن لذت کامل و تمام را می برد. از همین روست که خدا با آوردن فعل مضارع «یحبرون» به این لذت مستمر و دایمی اشاره می کند؛ چنان که فرموده است: فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَهُمْ فِی رَوْضَةٍ یُحْبَرُونَ؛ اما کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده اند، در گلستانى مسرور و شادمان مى گردند. (روم، آیه 15)
پس لذت های بهشتی، لذت های مستمر و بی رنج است و انسان به آن چیز عادت نمی کند تا لذتی نداشته باشد، بلکه هماره لذت آفرین و لذت بخش است و بسیاری از کارها و افعال را در بهشت برای لذت انجام می دهد؛ زیرا هدفی غیر از لذت در آن کار نیست، حتی اگر آن کار خوردن و نوشیدن و زناشویی باشد، هدف چیزی جز لذت نیست که مستمر است و از آن زده نمی شود.(صافات، آیه 46؛ محمد، آیه 15)