از نظر آموزه های وحیانی قرآن، بت پرستی به دلایل زیر باطل است:
1. ناتوان از شنیدن و پاسخگویی: خدا می بایست دایم در برابر انسان باشد تا سخنان و حوائج او را بشنود و به آن پاسخ مثبت یا منفی بدهد. از همین رو، خدایان آفل و زوال یابنده محبوب نیست و محبت به آن بی معنا؛ زیرا یا نمی شوند یا همیشه در دسترس نیستند.(انعام، آیه 76) البته مراد از شنیدن همان حرف شنوی است؛ خدا در نقد بطلان بت پرستی از زبان حضرت ابراهیم (ع) به همین ناتوانی در شنیدن و پاسخگویی اشاره می کند و می فرماید: هَلْ یَسْمَعُونَکُمْ إِذْ تَدْعُونَ؛ آیا زمانی که شما آن بتان را می خوانید، می شنوند و پاسختان می دهند.(شعراء، آیه 72)
2. ناتوان از نفع رسانی: از نظر قرآن، خدایی که معبود قرار می گیرد، می بایست توانایی نفع رسانی را داشته باشد، در حالی که بتان چنین نیستند: أَوْ یَنفَعُونَکُمْ؛ یا این بتان به شما نفعی را می رسانند.(شعراء، آیه 73)
3. ناتوان در ضرر رسانی: از نظر قرآن، انسان یا نفعی از چیزی می برد که به آن گرایش می یابد و آن را معبود خود قرار می دهد؛ یعنی به طمع منفعتی به سوی آن معبود می رود و اطاعت و بندگی آن را می کند، یا از خوف ضرری از او می ترسد و اطاعت می کند ؛ در حالی که بتان نه منفعتی می رسانند، و نه موجب ضرر و زیانی هستند که از خوف ضرر معبود قرار گیرند: أَوْ یَضُرُّونَ؛ یا آن که آنان ضرری می رسانند.(همان)
پس وقتی بتان معبودانی هستند که سیمع و پاسخگو نیستند یا نفع یا ضرری نمی رسانند، لیاقت معبود بودن را ندارند. بنابراین، باید از این معبودان و عابدان تبری و برائت جست و گفت: أُفٍّ لَّکُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ؛ اف بر شما و آن چه می پرستید.(انبیاء، آیه 67) اگر دست برداشتند که خوب؛ و گرنه می بایست بتان را شکست تا بت پرستان را از زنجیر بندگی آن رهانید و آثاری از بتان به جا نگذاشت: فَجَعَلَهُمْ جُذَاذاً؛ پس ابراهیم آن بتان را شکست.(انبیاء، آیه 58)
اما معبودی به نام الله که رب العالمین است؛ از نظر قرآن، هم خالق و عطا کننده وجود به آفریده ها است؛ و هم در ایجاد، و هم در بقا آنها را ربوبیت و پروردگاری می کند تا به غایت خلقت خودشان برسند: رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى؛ پروردگار ما کسی که به هر چیزی خلقش را بخشیده سپس هدایت کرده است.(طه، آیه 50)
همین مطلب را خدا در جایی دیگر این گونه می فرماید: رَبَّ الْعَالَمِینَ الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ وَالَّذِی هُوَ یُطْعِمُنِی وَیَسْقِینِ وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ وَالَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحْیِینِ وَالَّذِی أَطْمَعُ أَن یَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ؛ رب العالمین کسی است که مرا خلق کرد پس او مرا هدایت می کند و کسی است که او مرا اطعام می دهد و سیراب می سازد و هر گاه مریض شدم پس او مرا شفا می دهد و کسی است که مرا می میراند سپس زنده می گرداند و کسی است که طمع دارم تا خطیئه مرا در روز جزا بیامرزد.(شعراء، آیات 77 تا 82)