دین به معنای مجموعه ای از آموزه های معرفتی و دستوری است که معارف و قوانین را می سازد؛ بنابراین، دین در حقیقت فلسفه و سبک زندگی را مشخص می کند.
از نظر قرآن، حقیقت دین همان هدایت تکوینی – فطری(طه، آیه 50) و هدایت تشریعی(بقره، آیه 38) است که عبودیت انسان در برابر خدا را تبیین و تجویز می کند. این دین در قالب اسلام الهامی و وحیانی به دست انسان رسیده است. از همین رو، خدا غیر از اسلام هیچ دین دیگری را به رسمیت نمی شناسد تا فلسفه و سبک زندگی انسان را بسازد.(آل عمران، آیات 19 و 85)
البته از آن جایی که انسان در دنیا به اراده و اختیار خویش می تواند دین یعنی فلسفه و سبک زندگی را انتخاب کند که غیر از دین الهی اسلام باشد؛ یعنی همان دین شیطانی مبتنی بر هواهای نفسانی و ظنون غیر علمی مخالف فطرت الهامی، خدا آخرت را محل بروز حقیقت دین اسلام دانسته و از آن به «یوم الدین» یاد کرده است.(فاتحه ، آیه 3)
خدا در قرآن بیان می کند که فرعون و فرعونیان بر اساس همین فهم از دین که فلسفه و سبک زندگی بشر و آموزه های معرفتی و دستوری را در بر می گیرد، خواهان حفظ دینی می شود که ساخته دست انسان و شیطان و برخلاف دین الهی است. از همین روست که در هشداری می گویند: إِنِّی أَخافُ أَنْ یُبَدِّلَ دینَکُمْ؛ من به تحقیق می ترسم که دین شما را تبدیل کند و چیز دیگری را جایگزین آن نماید.(غافر، آیه 26)
از نظر فرعون و فرعونیان، رها کردن فرعون و خدایان بخشی از تبدیل دین است : یَذَرَکَ وَ آلِهَتَکَ(غافر، آیه 26) ؛ زیرا ربوبیت به معنای پروردگاری که ساحت قانونگذاری را نیز شامل می شود، برای فرعونی است که مدعی « أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَى» است.(نازعات، آیه 24)
البته فرعون و فرعونیان به مردم مصر موسی هراسی را این گونه تلقین می کند که موسی(ع) نه تنها موجب تغییر دین و فلسفه و سبک زندگی می شود، بلکه عامل در ایجاد فساد در زمین و ظهور پدیده های نابهنجاری می شود که صلاح مردم و ملت از میان می رود: از همین روست که فرعون به دو خطری توجه می دهد که از سوی موسی(ع) دامنگیر مردم مصر خواهد شد. او می گوید: إِنِّی أَخَافُ أَنْ یُبَدِّلَ دِینَکُمْ أَوْ أَنْ یُظْهِرَ فِی الْأَرْضِ الْفَسَادَ.(غافر، آیه 26)
به هر حال، از نظر آموزه های وحیانی قرآن، حقیقت دین همان فلسفه و سبک زندگی است که از نظر هستی شناسی معارفی خاص را در اختیار بشر می دهد و فلسفه زندگی او را می سازد و هم چنین از نظر آموزه های دستوری، قوانینی را بیان می کند که سبک زندگی او را می سازد. بنابراین، دین هماره به این معنا خواهد بود. این دین می تواند حق باشد یا باطل؛ چنان که دین اسلام حق و دینی غیر از اسلام باطل است.(آل عمران، آیات 19 و 85) البته این دین اسلام که شامل الهامات فطری و وحیانی است، دارای شرایع و مناهج چندی است که از جمله آنها می توان به شرایع حضرت نوح، ابراهیم، موسی، عیسی علیهم السلام و حضرت محمد مصطفی اشاره کرد.(مائده، آیه 48 )