انسان در دنیا با چشم می بیند و با گوش می شنود و با افئده و قلوب، می فهمد و گرایش و گریزش دارد؛ زیرا نفس انسانی در دنیا برای کارهایش نیازمند ابزارهایی است؛ اما این گونه نیست که در همه عوالم نیازمند به این ابزارها باشد.
از نظر قرآن، حتی محتضر در همین دنیا، در شرایطی قرار می گیرد که نوعی انقطاع از بدن برای نفس ایجاد می شود که برای دیدن دیگر نیازی به این ابزار چشم ندارد. از همین روست که بینایی او نیز متفاوت از بینایی است که از طریق چشم به آن دست می یابد.
البته اوج این بینایی پس از انقطاع کامل نفس از بدن و حالت «وفات» است که با توفی الهی و گرفتن نفس از تن و بدن تحقق می یابد. در این حالت هیچ مانعی در برابر بینایی نفس متوفی نیست؛ چنان که خدا می فرماید: کَشَفْنَا عَنْکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ؛ پرده تو را از تو بر می داریم، پس بینایی تو در این روز تیز می شود.(ق، آیه 22)
در این حالت دیگر هیچ مانعی در برابر نفس نیست تا نتواند ببیند. در این حالت ممکن است چشم به مفهوم دنیوی نباشد، چرا که نفس در دنیا نیاز به این ابزار دیدن داشت، اما در عوالم دیگر نیازی به ابزاری ندارد.
از سوی دیگر، در عوالم دیگر از جمله عالم برزخ که شباهتی به آخرت دارد؛ زیرا که مقدمه آخرت است؛ فضا و محیط آن جا قیعان و قاعه یعنی دشت و صفصف یعنی صاف و هموار بدون هیچ پستی و بلندی و کژی و ناهمواری است(طه، آیات 106 و 107) و همه افراد بارز و آشکار هستند و چیزی مخفی و نهانی نیست.(غافر، آیه 16) در این زمان همان طوری که انسان به ملاقات و لقاء الله می رسد(انشقاق، آیه 6) اولین و آخرین از انسان ها با هم ملاقات می کنند، بدون این که چیزی مخفی از یک دیگر داشته باشند.(غافر، آیات 15 و 16)
هر کسی در آن جا بر اساس عمل خویش از قرب الهی برخوردار بوده و به درجاتی می رسد که با نردبان ایمان و عمل صالح از آن صعود کرده و به معارج دسته یافته است؛ البته نهایت عروج و صعود زمانی رخ می دهد و این رفعت و بلندی به خدای ذوالعرش برسد و انسان با چنین خدایی در مقام و منزلت تدبیر عالم ملاقات کند: رَفِیعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ.(غافر،آیه 15) دراین حالت انسان از آن مقام و منزلت عالی به هستی می نگرد و به تدبیر می پردازد، چنان که چهار نفر از اهل عصمت و طهارت(ع) با چهار فرشته عظیم الهی در آخرت حاملان عرش الله می شوند: الْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنْکُمْ خَافِیَةٌ ؛ و فرشتگان در اطراف آسمان هستند و عرش پروردگارت را آن روز هشت نفر بر سر خود بر مى دارند ؛ در آن روز شما به پیشگاه خدا عرضه مى شوید و پوشیده اى از شما پوشیده نمى ماند. (الحاقه، آیات 17 و 18؛ و روایات تفسیری)
به هر حال، انسان در عالم آخرت از جمله عالم برزخ از بینایی خاصی برخوردار است. اگر این امر در دنیا تحقق پیدا کند همان بینایی و بصیرت برزخی است که به غلط از آن به چشم برزخی تعبیر می شود؛ زیرا این شخص با چشم به این بینایی نمی رسد، بلکه با نفس خویش این بینایی را به دست می آورد؛ از همین روست که حتی اگر کور باشد مانند ابوبصیر یا چشم خویش را ببندد باز با نفس خویش همه حقیقت وجودی شخص یا جهان را می ببیند و چیزی بر او پوشیده نیست.