بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، انسان و جن بر اساس مشیت حکمیانه الهی دارای اراده هستند که به آنان این امکان و قدرت را می بخشد تا میان دو چیز متضاد یا متناقض انتخاب آزادانه داشته باشند؛ که البته اگر این انتخاب آزادانه، آگاهانه و عالمانه باشد، موجب انتخاب درست می شود و اگر جاهلانه یا براساس ظنون یا هواهای نفسانی باشد، انتخابی نادرست را به دنبال می آورد؛ این گونه است که بسیاری از انتخاب های توده های مردم به سبب آن که بر اساس ظنون یا هواهای نفسانی است، انتخاب های نادرست می شود.
هم چنین از نظر قرآن، پیامبران دارای عصمت تفضلی از سوی خدا هستند. این عصمت به آنان این امکان را می دهد تا مصون از خطا، اشتباه، گناه، نسیان، سهو، غفلت و مانند آنها باشند و هماره از جهت عقل نظری و اندیشه ای، انتخابی درست و جزمی استوار، و از جهت عقل عملی و انگیزه، عملی درست و عزمی استوار داشته باشند.
البته غیر از پیامبران دیگرانی هستند که با عصمت اکتسابی به درجه یا درجاتی بلکه مراتب و درجات عالی آن می رسد؛ چنان که کسانی که در مرتبه تقوای اخص هستند، از جهت عقل نظری، دارای تشخیص و فرقان و از جهت عزم عملی نیز به دور از شیطنت و سلطه شیطانی بوده و جزم و عزم آنان نیز از نظر اندیشه ای و انگیزه ای استوار است.(طلاق، آیات 2 و 3؛ انفال، آیه 29)
از نظر قرآن همان طوری که دارنده عصمت اکتسابی فاقد اختیار و قدرت مخالفت با علم قطعی و عمل صالح نیست، بلکه می تواند بر خلاف علم یقینی به عمل طالح بپردازد، هم چنین دارنده عصمت تفضلی، فاقد اختیار نمی شود؛ زیرا عصمت موجب نمی شود تا گرفتار جبر باشد و نتواند حق انتخاب آزاد داشته باشد؛ چرا که هم چنان اراده انسانی برای هر دو نفر از دارندگان عصمت اکتسابی و تفضلی باقی است. پس عصمت موجب نمی شود تا شخص مجبور در مقام اندیشه یا انگیزه باشد؛ از همین روست که هر دو می توانند به جای ایمان کفر ورزند؛ زیرا ایمان در انسان که بر اساس اندیشه صحیح جزمی و انگیزه قوی عزمی شکل می گیرد، به اراده و اختیار شخص بستگی دارد. پس همان طوری که کسانی که دارای جزم اندیشه ای و یقین هستند، در مقام عزم انگیزه ای به مخالفت با جزم می پردازند و به سبب علوّ یا ظلم، به انکار و جحد می پردازند(نمل، آیه 14)، هم چنین دارندگان عصمت نیز ممکن است چنین انتخابی داشته باشند، ولی این آنان به اختیار و عقل صحیح چنین نمی کنند.
البته فرشتگان نیز دارای ایمان هستند؛ زیرا خدا حتی برای فرشتگان از مصادیق غیب است؛ و این گونه نیست که خدا برای فرشتگان حتی فرشتگان عرش الهی و حول آن، در مرأی و منظر و قابل رؤیت باشد؛ بلکه برای آنان نیز غیب است و آنان به غیب ایمان دارند؛ ولی ایمان آنان به اراده و انتخاب آزاد همانند انسان و جن نیست.
خدا در قرآن درباره ایمان فرشتگان می فرماید: الّذِین یحْمِلُون الْعرْش و منْ حوْلهُ یُسبِّحُون بِحمْدِ ربِّهِمْ و یُؤْمِنُون بِهِ؛ حاملان عرش الهی و پیرامونی ها هماره در تسبیح و تحمید خدا بوده و به خدا ایمان می آورند(غافر، آیه 7) نشان می دهد که خدا حتی مشهود فرشتگان نیست، بلکه برای آنان نیز از مصادیق غیب است؛ زیرا ایمان به چیز مشهود که فخری نیست، بلکه آن که موجب فخر و امتیاز می شود، ایمان به امر غیبی است که لاتدرکه الابصار.(انعام، آیه 103؛ کشاف، زمخشری، ج 4، ص 152)
پس همان طوری ایمان انسان و جن به امر غیبی است، ایمان فرشتگان حتی حاملان عرش و پیرامونی های آن نیز به امر غیبی است؛ اما در مساله عصمت، عصمت آنان ذاتی همراه با جبر است؛ زیرا برای فرشتگان اراده و اختیاری نیست(تحریم، آیه 6؛ نحل، آیه 50)؛ اما عصمت انسان ها به سبب وجود اراده هرگز جبری نیست، بلکه ارادی و اختیاری است.