انسان ها به دو دسته اصلی تقسیم می شوند، آنان که خدا پرست هستند و آنانی که خودپرست هستند.
ممکن است گفته شود، برخی از مردم بت پرست هستند؛ باید گفت که ریشه بت پرستی همان خودپرستی است؛ زیرا کسی که خودپرست است، همان طوری که هواهای نفسانی خودش را می پرست و آن را «الهه» و معبود گرفته است، گاه برای رضایت هواهای نفس خویش است که بت پرستی می کند؛ زیرا خدایی را می خواهد که به او نگویید چه بکن چه نکن، بلکه می خواهد آزاد باشد و هر گونه که دلش می خواهد فجور کند و مرزی نداشته باشد؛ خودپرست و بت پرست این گونه است؛ زیرا بایدها و نبایدها را خودش معین می کند، و بر اساس هواها و خواسته های دلش رفتار می نماید؛ از همین روست که خدا می فرماید: أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ؛ آیا پس دیدی کسی که هوا و خواسته خودش را الهه و معبود قرار داده است(جاثیه ، آیه 23؛ فرقان، آیه 43) چنین شخصی تابع هیچ کس و هیچ چیزی نیست، بلکه تنها تابع هواها و خواسته های نفس خودش است: وَاتَّبَعَ هَوَاهُ(کهف، آیه 28)، أَنَّمَا یَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ(قصص، آیه 50) چنین شخصی در نهایت: فَتَرْدَى؛ سقوط می کند.(طه، آیه 16)
این گونه است که خودپرستان، با سقوط خویش هر گونه ضلالتی را برای خویش ایجاد می کنند که از جمله آنها بت پرستی، دنیاپرستی، شکم پرستی، زنباره پرستی و مانند آنها است.(کهف، آیه 28؛ قصص، آیه 50؛ جاثیه، آیه 23؛ آل عمران، آیه 14)