خدا در قرآن می فرماید که اهل بهشت تا ابد در بهشت هستند؛ یعنی تا خدا خدایی می کند اینان در بهشت هستند. البته این «تا» به معنای غایت نیست که نهایت و پایانی داشته باشد؛ زیرا در بهشت زمان به مفهومی که ما می شناسیم نیست؛ زیرا اگر انسان به خلقت الهی، حادث است و ازلی نیست، ولی ابدی است؛ هر چند که به یک مفهوم انسان در علم الهی که حقیقت مکنون فی الغیب است، ازلی به وجود الهی است، ولی در ظاهر حادث است؛ اما شکی نیست که نسبت به آینده ابدی است و دیگر عدم برای انسان بلکه هیچ موجودی نیست.
این مساله ابدیت در بهشت برای برخی این پرسش را مطرح می کند که میلیاردها یا بیلیاردها سال نوری و مانند آن زندگی کنیم، آخر که چی؟ چقدر بخوریم و بخوابیم و عیش و نوش داشته باشیم؟ این کارها خستگی می آورد و انسان بالاخره خسته و از آن دل زده می شود.
در پاسخ باید گفت که ویژگی انسان در بهشت همانند ویژگی خدا است که خستگی و دل زدگی معنا ندارد؛ زیرا انسان در بهشت موجودی ثابت است، نه «ساکن». بنابراین، موجودی است که همیشه در اوج لذت است و خدایی می کند و هر زمانی چون خدا در شأن و شئونی است؛ بنابراین، خستگی و زدگی معنا ندارد.
از نظر قرآن، دوزخیان نیز این گونه نیست که به محیط دوزخ و آتش و عذاب عادت کنند و دیگر درد و رنج آنان پایان یابد؛ بلکه آنان هماره در رنج و عذاب هستند و هرگز چیزی برایشان عادی و به شکل عادت در نمی آید که دیگر رنج و عذاب معنا نداشته باشد.
البته از نظر قرآن، خلود برای اندکی از دوزخیان است؛ وبسیاری از دوزخیان از دوزخ رها می شوند؛ البته دوزخ ضرورت دایمی و ابدی نیست؛ زیرا اگر در وعده و نیکی ، ضرورت است که به آن وعده عمل شود و تخلفی نشود، ولی در وعید و عذاب می توان از آن عدول کرد؛ یعنی اگر مشیت الهی بر این قرار گیرد که کسی در دوزخ ابدی نماند، این قابل پذیرش است؛ زیرا خدا انسان و موجودات دیگر را در راستای «رحم» آفریده است. پس این رحم خدا می تواند رهایی افراد از خلود ابدی در دوزخ باشد.(هود، آیه 119)
خدا در باره مشیت خویش درباره عدم خلود دوزخیان می فرماید: قَالَ النَّارُ مَثْوَاکُمْ خَالِدِینَ فِیهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ؛ خدا می گوید: جایگاه شما آتش است؛ در آن خالد و ماندگار خواهید بود، مگر آنچه را خدا مشیت کند. پس ببخشد یا خود تخفیف دهد.(انعام، آیه 128)