از نظر آموزه های قرآنی، انسان یا رشید است یا سفیه؛ رشید انسان مسلمان مومنی است که بر اساس عقل فطری زندگی خویش را سامان داده و میان دنیا و آخرت جمع کرده است؛ زیرا انسان رشید از نظر فلسفی به عالم غیب و آخرت ایمان دارد و از نظر عملی تلاش می کند تا حسنات دنیا و آخرت را با هم داشته باشد و بر اساس آموزه های اسلامی با ابزارهای کشف حقیقت یعنی عقل سلیم و نقل معتبر وحیانی، دنیا و آخرت خویش را سامان می دهد؛ از همین روست که با نور ایمان تحت ولایت الهی قرار می گیرد و در صراط مستقیم اسلام گام بر می دارد و آموزه های دستوری اسلام را در سبک زندگی خویش به کار می گیرد و از کفر اعتقادی و فسق و عصیان عملی دوری می ورزد و تحت ولایت طاغوت در نمی آید.(حجرات، آیه 7)
در حالی که سفیه کسی است که نفس خویش را سبک کرده و ارزش های فطری خویش را خفیف سبک ساخته و بدان پشت کرده و تنها به دنیا پرداخته و وهم و خیال را به عقل نظری و شهوت و غضب خویش را به عقل عملی عقال نکرده است؛ از همین روست که بر خلاف نور ایمان و اسلام فلسفه و سبک زندگی خویش را سامان داده و تنها به ظواهر و زینت های حیات دنیوی چنگ می زند و نسبت به ولایت الهی کفر ورزیده و تحت ولایت طاغوت ظالمانه یا منظلمانه زندگی می کند و تلاش می کند تا با استکبار و ظلم خویش مردمان را به استضعاف بکشاند و آنان را مظلوم سازد، و این گونه پیشرفت و توسعه خویش را با استضعاف و استثمار مردمان تحقق بخشد.(بقره، آیه 130؛ نساء، آیه 75؛ قصص، آیه 4 و آیات دیگر)
پس از نظر قرآن، رشید انسان مومن عاقلی است که با تعقل و تفکر، عالمانه و عاقلانه زندگی خویش و دیگران را به سامان می رساند و یاری به دیگران در هر قالبی از جمله توصیه به حق و صبر را در دستور کارش قرار می دهد؛ و هم چنان که قوای خیالی و وهمانی خویش را تحت عقال عقل نظری در آورده تا ادراکات بر اساس عقلانیت علمی باشد نه ظنون نامعتبر، هم چنین قوای شهوانی و غضبانی خویش را تحت عقال عقل عملی در آورده تا بر اساس عدالت قسطی به خود و دیگران یاری رساند و ظلم و فسق و عصیان نورزد؛ در حالی که سفیه بر اساس ظنون نسبت به خدا کفر و شرک می ورزد و تنها به دنیا دلبسته است و مبتنی بر خواسته های شهوانی و هواهای نفسانی عمل می کند.(نجم، آیه 28؛ جاثیه، آیات 23 تا 26؛ کهف، آیه 28؛ قصص، آیه 16)
امروز جهان غرب بر مدل سفاهت زندگی خود را سامان داده و عقل ابزاری را جایگزین عقل کامل کرده است. از این روست که به جای عبادت خدا و کسب سعادت اخروی بر پایه عقل عمل و گرایش به آخرت و عالم غیب، بر اساس عقل نظری ناقص یعنی مبتنی بر وهم و خیال در جزئیات مفهومی و حسی؛ و عقل عملی ناقص یعنی گرایش به مادیات و زینت های دنیوی، زندگی می کند و این گونه سفاهت خویش را به جای رشد به نمایش می گذارد. در یک کلمه کافران دنیاباور ظالم مستکبر، گرفتار مردمانی سفیه هستند که عقل آنان سبک و خفیف شده است؛ در حالی که انسان های رشید انسان مومن معتقد به دنیا و آخرت هستند که برای حسنات دنیا و آخرت تلاش می کنند و به دور از هر گونه و ظلم و استکبار در چارچوب عدالت مثلی قسطی و احسان عفوی و اکرام ایثاری زندگی می کنند.(بقره، آیه 237؛ حشر، آیه 9؛ نساء، آیه 135؛ مائده، آیه 8)