برخی مدعی هستند که آزادی بیان و آزادی آراء و افکار برای همگان یک نعمت بزرگ است؛ اما به نظر قرآن، زمانی این نعمت خواهد بود که شرایط فراهم باشد؛ در غیر این صورت نعمت چیزی جز نقمت نخواهد بود.
به سخن دیگر، از نظر قرآن، مال و فرزند از نعمت های دنیوی و حسنات آن است، اما مشروط به آن که نعمت موجب نقمت نشود؛ زیرا اگر انسان به درستی از نعمت ها و حسنات دنیوی بهره نگیرد، همین نعمت ها سبب شقاوت و بدبختی ابدی او می شود؛ زیرا محبت افراطی نسبت به مال و فرزند سبب می شود تا این ابزار فتنه الهی، انسان را بدبخت کند و دشمن جان و سعادتش شود؛ زیرا همان طوری که خدا با شرور انسان را به کوره فتنه بلایا و ابتلائات می افکند، هم چنین با نعمت ها می آزماید(انبیاء، آیه 35) و این گونه است که مال و فرزند به عنوان ابزار فتنه گاه در نقش عدو و دشمن انسان ظاهر می شود؛ خدا می فرماید: وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلَادُکُمْ فِتْنَةٌ.(انفال، آیه 8؛ تغابن، آیه 15)در جایی دیگر نیز می فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ وَأَوْلَادِکُمْ عَدُوًّا لَکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ؛ اى کسانى که ایمان آورده اید در حقیقت برخى از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمایند از آنان بر حذر باشید.(تغابن، آیه 14)
پس نمی توان حسنات و نعمت های دنیوی را خیر محض دانست، بلکه می تواند ابزار فتنه ابتلایی خدا و دشمن او باشد؛ هم چنین نمی بایست آزادی بیان و فکر و اندیشه را به طور مطلق امری نیک و پسندیده دانست؛ زیرا بسیاری از مردم در دام آراء و افکار پلید و غلط و نادرست دیگران گرفتار می آیند و دنیا و آخرت خویش را تباه می سازند.
از همین روست که خدا اجازه نمی دهد تا انسان از طریق مطالعه کتب یا دیدن فیلم و حضور در شبکه های اجتماعی و مشاهده ماهواره ها و مانند آنها، به هر سخنی گوش دهد و هر مطلبی را بشنود؛ زیرا دیدن و شنیدن هر چیزی تنها برای کسانی مجاز و مفید و به مصلحت است که دارای خردی باشند که توانایی آن را دارد که «لب و مغز» مطلب را به دست آورد و با استماع و خوب شنیدن و تحلیل کردن، مطلب حق را از ناحق و خوب از بد و زیبا را از زشت تشخیص دهد؛ از همین روست که خدا می فرماید: فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ؛ پس به کسانی بشارت ده که به خوبی سخن و قول دیگران را می شنوند و ارزیابی می کنند و از نیکوترین آن پیروی می کنند؛ آنان همان کسانی هستند که خدا ایشان را هدایت کرده و آنان همان صاحبان خردورزی هستند که مغز و باطن کلام را در می یابند.(زمر، آیات 17 و 18)
پس از نظر قرآن کسی که قدرت ارزیابی و تحلیل ندارد و نمی تواند سخن را به شکل «استماع» بشنود و در قالب اولوا الالباب آن را تحلیل کند، نمی تواند به «سمع» و شنیدن بپردازد؛ زیرا این شنیدن آدم های بی خرد و ناتوان از ارزیابی، چیزی جز گمراهی و گرفتار به طاغوت نیست. در حالی که انسان مامور است تا از طاغوت اجتناب کرده و به سوی خدا انقطاع حاصل کند.(زمر، آیات 16 و 17)