عید به معنای عود و بازگشت است. به این معنا که امری در طول زمان هر از گاهی تجدید می شود و دوباره به صورت پیشین خود باز می گردد. این بازشوندگی در باره طبیعت به خوبی روشن است و انسان به آسانی با پدیده نوشوندگی طبیعت ارتباط برقرار می کند. بهار همانند دیگر فصول سال است . همان گونه که بهار هر ساله در دوره تجدید شوندگی قرار می گیرد دیگر فصول چون تابستان و پاییز و زمستان از چنین ویژگی نوشوندگی برخوردار می باشند. در گذشته در ایران باستان برای هر چهار فصل عید گرفته و شماری از روزها به پاداشت نوشوندگی آن تعطیل می شد و جشن های مفصل و آب و تابی برگزار می شد. می توان از جشن مهرگان و جشن یلدا یاد کرد که یکی در پاییز و دیگری در زمستان برگزار می شود.
از جشن تابستانی در حال حاضر چیزی در اندیشه ندارم ، به نظر می رسد که بر پایه خصلت ایرانیان که ارتباط تنگاتنگی با طبیعت داشته و دارند ، روزهایی نیز در تابستان جشن طبیعت برقرار بوده و در آن مردم به عناوین مختلف شادی و سرور خود را بیان می داشتند.
اما این که در همه این جشن ها آن چه با ابهت تمام خود را در طول تاریخ حفظ کرد و در گذر زمانه فرو نپاشید و حتی در مناطق بیرون جغرافیای فرهنگ ایرانی رخنه کرد، خصوصیات و ویژگی ها ی منحصر به فرد عید نوروز است.
این عید به جهت فطری بودن و خاستگاه معقول و مقبول مورد اهتمام همه حکومت ها قرار گرفته است و حتی فرهنگ ها و سنت های بیرونی نه تنها آن را طرد نکرد بلکه با آن همراه و همگام شد. این گونه است که عید در جایگاه بلند و رفیع خود ماند و با پذیرش سنت ها و آیین ها تازه خود را هماهنگ و سازوار گردانید. عامل نوشوندگی ذات این عید و انعطاف و نیز همانند شوندگی با سنت های نو باعث شد که عید نوروز با همه تحولات فرهنگی و نظامی و سنت ها ، پا برجا بماند.
شاخصه هایی چون صله رحم و اهتمام به خانه و خانواده ، پاک شوندگی تن و روح و خانه با خانه تکانی و تجدید عهد و پیمان با خانواده عامل مهمی در بقای عید نوروز است که باید آن را حفظ و از آن پاسداری کرد. عنصر تجدید شوندگی و نوشوندگی طبیعت بهار و زیبایی های منحصر به فرد آن که نشان از زندگی و نشاط و طراوت می کند و خاک مرده بدان جان می گیرد، همانند عید بهار است؛ زیرا عناصر آن نیز با توجه به مقتضیات زمان و عصری و حتی مکانی تغییر می کند.
این عنصر است که موجبات بقایی عید نوروز را فراهم آورده است با آن که در همه روزهای سال شاید با چنین نوشوندگی رو به رو باشیم ولی برای ما آن اندازه چشم گیر و مهم جلوه نمی کند. در مساله عید مسیحیان و مساله مائده هم این چنین چیزی را می توان یافت. با آن که از سوی خداوند برای حضرت مریم (س) مائده و سفره های رنگارنگی می آمد ولی تنها یک مائده به عنوان عید مورد تجلیل و تکریم قرار گرفت. عنصری که می توان در آن یافت مساله ارزشی و ارزش هایی است که در این عید به نمایش گذاشته شده است و یاد آور مساله تاریخی و عنایت الهی است. این ها همان چیزی است که از آن به ایام الله یاد می شود. ایام الله روزهای خاص با ویژگی های برتری است که انسان را به یاد امور بزرگی می اندازد.
بهار یاد آور امری بزرگی چون تجدید حیات و رستاخیز است . بنابراین باید با این نگرش و بینش به استقبال عید رفت و عناصر و مولفه های نوشوندگی و ارزشی آن را حفظ کرد تا عید همانند سده های پیشین باقی بماند.