از نظر آموزه های وحیانی قرآن، باید شروطی تحقق یابد تا بتوان شخصی را مجازات به خیر یا شر کرد:
1. در کارهای مادی دنیوی لازم است تا دو شرط «علم و عمد» تحقق یابد تا شخص از بهره ها و آثار کارش بهره مند شود؛ یعنی شخص نسبت به کاری که انجام می دهد عالم باشد و هم از روی عمد و قصد آن کار را انجام دهد. خدا می فرماید: لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ؛ برای مردان نصیب و بهره ای از بخشی از آن چیزی است که اکتساب می کنند؛ و برای زنان نیز بهره ای از بخشی از آن چیزی است که اکتساب می کنند(نساء، آیه 32)؛ زیرا واژه «اکتساب» از ریشه «کسب» به معنای کسب از روی «عمد» است؛ یعنی شخص کاری را عالمانه و عامدانه انجام دهد؛ اکتساب است.
2. البته قرآن برای کارهای ناظر به مسایل اخروی و مجازات در آخرت فرقی میان کار خیر و کار بد قایل است؛ زیرا از نظر قرآن، اگر کار خیری حتی به غیر «عمد» انجام شود، خدا به سبب کرامت خویش، پاداش نیک و خیر برایش قرار می دهد؛ اما اگر کار شر و بدی انجام شود، لازم است که «علم و عمد» تحقق یابد تا مجازات کیفر اخروی برای آن قرار داده شود. از همین روست که خدا می فرماید: لَهَا مَا کَسَبَتْ وَ عَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ؛ برای هر نفسی هر آن چیزی است که کسب کرد؛ و علیه هر نفسی هر آن چیزی است که اکتساب کرد.(بقره، آیه 286) واژه «کسب» به معنای تحقق آن است حتی اگر از روی «عمد» نباشد. پس اگر شخصی کار خوبی را به «غیر عمد» انجام دهد، خدا به کرامت خویش او را پاداش خیر دهد؛ اما در مجازات بدکار در آخرت افزون بر علم باید عمدی هم در کار باشد تا مجازات بد برای بدکار باشد؛ از همین روست که خدا در یک آیه از دو واژه مختلف برای کار خوب و بد بهره می گیرد؛ در مجازات کار خیر از واژه «کسب» و در مجازات نسبت به کار بد، از واژه «اکتساب» بهره می برد تا بیان کند مجازات کار بد، زمانی خواهد بود که آن کار بد، اکتسابی و از روی عمد و با سوء اختیار باشد. پس از نظر قرآنآن جایی که بخواهد ثواب دهد «کسب» معیار است، و آن جایی که بخواهد عقاب کند «اکتساب» معیار است.