یکی از اصطلاحات قرآنی، اقامه نماز است.(بقره، آیه 3؛ مائده، آیه 55؛ نمل، آیه 3) اقامه از ریشه «قوم» و «قیام» است. در کاربردهای قرآنی این واژه برای بیان حالات سه گانه زیر به کار رفته است:
1. قیام در برابر قعود؛ یعنی ایستادن در برابر نشستن(آل عمران، آیه 191؛ نساء، آیه 103)؛
2. قیام در برابر سجده(فرقان، آیه 64)؛
3. قیام در برابر تسلیم؛ یعنی ایستادگی و مقاومت.(حدید، آیه 25)
مراد از اقامه نماز، به معنای ایستادنی است که موجب ایستادگی باشد؛ زیرا انسان ایستاده است که می تواند دشمن را دفع کند؛ چرا که در این حالت بیش ترین نیرو و توان را می تواند وارد سازد و دفع تعرض کند.
از آن جایی که خدا می فرماید: وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ؛ و نماز را برپا دار که نماز از کار زشت و ناپسند باز مى دارد.(عنکبوت، آیه 45) از این آیه می توان این استنباط را داشت که نماز می تواند مانع از فحشاء و منکر باشد، که قابلیت ایستادگی در برابر منکرات و فحشاء را داشته باشد. این زمانی است که نماز تنها به عنوان ذکر گفته نشود، بلکه «اقامه» شود تا موجب حالت ایستادگی در نمازگزار شود. در این زمان است که نمازگزار می تواند در برابر فشارهای فحشاء و منکرات مقاومت و ایستادگی داشته باشد.
اصولا اصل دین برای «اقامه» عدالت قسطی از سوی توده های مردم آمده است: لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ.(حدید، آیه 25) و این زمانی رخ می دهد که مردم در برابر فشار ظالمین ایستادگی و مقاومت داشته باشند.
البته مومنان می بایست در سطح عالی تر از ایستادگی و استقامت قرار گیرند که از آن به عنوان «قوامین بالقسط»(مائده، آیه 8) یاد شده است.
در اسلام برخی از امور مظاهر «قیام» و ایستادگی هستند؛ زیرا اجتماع بشری با امور اعتقادی چون کعبه(مائده، آیه 97) و امور اقتصادی (نساء، آیه 5) قوام می یابد و اگر این دو عنصر نباشد، اجتماع حقیقی شکل نمی گیرد. در حقیقت ابعاد فرهنگی و اقتصادی است که تامین کننده و مقوم اصلی اجتماعات بشری است. پس لازم است تا اینها اقامه شوند و مقاومت و ایستادگی در آن ها نمودار شود؛ زیرا ستون های اصلی اجتماع را تشکیل می دهند. نماز نیز با چنین اقامه ای است که می تواند اصول ارزشی و اخلاقی را تضمین کند و از هنجارها صیانت و در برابر نابهنجارها مقاومت کند و مانع آن شود.