مومنان می بایست همه چیز را مِلک و مُلک خدا بدانند و مالکیت مطلق خدا را بپذیرند. پس بدانند که مُلک و ملکوت همه چیز به دست خدا است؛ چرا که همه امور فقط به دست اوست. خدا درباره بعد دنیوی و ظاهری می فرماید: تبارک الذی بیده الملک؛ مبارک باد کسی که مُلک به دست اوست.(ملک، آیه 1) خدا نیز درباره بعد معنوی و اخروی می فرماید: فسبحان الّذی بیده ملکوت کلّ شیء؛ پاک و منزه است خدایی که ملکوت هر چیزی به دست اوست.(یس، آیه 83)
از نظر قرآن، چیزهایی که اسباب نامیده می شود، چیزی جز مظاهر الهی نیست که خدا بدان مظاهر اهداف و مشیت خویش را پیش می برد. پس هیچ کسی و هیچ چیزی بیرون از مشیت الهی کاری را انجام نمی دهد. این بدان معناست که ما وسائط و اسباب کارها را جز همان مظاهر مشیت الهی ندانیم و نبینیم؛ زیرا اگر این گونه عمل نکنیم ممکن است وسائط مثل باران و شخم و دیگر امور را برجسته ببینیم و خدا را نبینیم.
برخی از مومنان با عدم درک درست از مضمون و محتوای برخی از احادیث گمان می کنند که لازم است تا مظاهر الهی را به شکلی شریک در کار قرار دهند و این گونه از ایمان به شرک در می افتند.
در حدیث آمده است : «من لم یشکر المُنعِم من المخلوقین لم یشکر الله عزّ وجل؛ هر کسی شکر نعمت دهنده ای از آفریده های الهی را نکند، شکر خدای عز و جل را نمی کند.(وسائل الشّیعه، ج 16، ص 313)
شکر کردن غیر از شرک ورزیدن است. تشکر از کسی که نعمتی را به ما داده به معنای آن نیست که ما او را شریک خدا قرار دهیم. برخی از مردم حتی خدا را نمی بینند و مثلا می گویند: اگر فلانی نبود هلاک شده بودم؛ یا اگر فلانی نبود بدبخت شده بودم.
گوینده اگر اعتقاد به خدا داشته باشد، در این گفتارش شرک ظهور دارد؛ زیرا برای شخص نوعی استقلال اثبات نکرده باشد، دست کم برایش یک شراکتی قرار داده است که خدا با شراکت آن شخص او را از بدبختی یا هلاکت نجات داده است. از همین روست که خدا در قرآن می فرماید: و ما یؤمن اکثرهم بالله الا وهم مشرکون؛ اکثر مردم به خدا ایمان نمی آورند مگر آن که در همان حال مشرک هستند.(یوسف، آیه 106)
در روایت است که از امام صادق(ع) پرسیدند: چطور اکثر مؤمنین مشرکند؟ چون خدا در این کریمه فرموده است: «و ما یؤمن اکثرهم بالله الا وهم مشرکون» میفرماید: همین که میگویند: لو لا فلان لهلکتُ؛ اگر فلان کس نبود ما از بین رفته بودیم. به امام (ع) عرض کردند: پس ما در این گونه از موارد که احسانی از غیر به ما رسیده است، چه بگوییم ؟ فرمود: بگویید خدا را شکر که خدا از این راه به ما احسان رساند.( وسائل الشّیعه، ج 15، ص 215.)
این که بگوییم : اول خدا بعدا شما، نوعی شرک است ؛ مگر این که این بعدا را به معنای در همان طول به معنای مظاهری بدانیم که فیض الهی از آن مظاهر به ما می رسد. پس نه نگاهی استقلالی به افراد و اشخاص خواهیم داشت و نه این که در عرض خدا او را شریک قرار می دهیم؛ بلکه در طول نیز او را مظهری می دانیم که مجرای فیض الهی قرار گرفته است؛ چنان که در قرآن است که گاه شیاطین نیز مجاری فیض الهی قرار می گیرند و خدا از طریق شیاطین اهداف مومنان را پیش می برد؛ چنان که امروز آمریکا این شیطان بزرگ به همراه شیاطین منقطه ای اهداف انقلاب اسلامی را پیش می برند و قدرت و توان ایران اسلامی را روز به روز افزون می کنند؛ خدا می فرماید: وَمِنَ الشَّیَاطِینِ مَنْ یَغُوصُونَ لَهُ وَیَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِکَ وَکُنَّا لَهُمْ حَافِظِینَ؛ و برخى از شیاطین بودند که براى او غواصى و کارهایى غیر از آن میکردند و ما مراقب [حال] آنها بودیم .(انبیاء، آیه 82)