آموزه های وحیانی قرآن، انواع هدایت الهی را بیان کرده است که شامل موارد زیر است:
1. هدایت تکوینی ذاتی و عمومی و غیر اختیاری و غیر ارادی: این هدایت همان هدایتی است که خدا در ذات هر کسی به شکل جبری قرار داده است؛ خدا می فرماید:رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى؛ پروردگاری ما کسی است که به هر چیزی خلق را بخشیده سپس هدایت کرده است.(طه، آیه 50) پس این هدایت فطری و ذاتی دست انسان نیست، هر چند که می تواند آن را دفن و دسیسه کند و تغییر دهد(شمس، آیات 7 تا 10)، اما نمی تواند تبدیل و تحویلی در آن ایجاد کند و هماره در ذات انسان ها به عنوان یک نرم افزار طبیعی ذاتی وجود دارد.(روم، آیه 30)
2. هدایت تشریعی عمومی و اختیاری: این هدایت تشریعی عمومی برای همه جنیان و انسان ها است؛ و تنها کسانی از هدایت های تشریعی عمومی اختیاری و ارادی بهره مند می شوند که از هدایت تکوینی عمومی بهره مند شده و بر اساس فطرت و خلقت خویش(طه، آیه 50؛ روم، آیه 30) عمل کرده باشند.(بقره، آیات 2 و 3) خدا درباره هدایت تشریعی عمومی ارادی و اختیاری می فرماید: و ما ارسلناک الا کافةً للنّاس ؛ و جز تو را برای همه مردم نفرستادیم.( 28) یا می فرماید: هدی للناس؛ هدایت برای همه توده مردم.(27) از همین روست که همه مردمان را خطاب قرار داده و می فرماید: یا ایها الناس، بلکه حتی کافران را مورد خطاب قرار می دهد و می فرماید: یا ایها الکافرون(کافرون، آیه 1) از نظر قرآن هر چند که هدایت تشریعی عمومی ، ارادی و اختیاری است، ولی تنها کسانی به عنوان پاداش از هدایت تشریعی برخوردار خواهند شد که بر اساس هدایت تکوینی ذاتی و عمومی عمل کرده باشند.(بقره، آیات 2 و 3) در آموزه های وحیانی قرآن توضیح داده شده است که در برابر این هدایت تشریعی عمومی ارادی و اختیاری ، یک ضلالت تشریعی عمومی اختیاری و ارادی برای همه کسانی است که به هدایت تکوینی عمومی و ذاتی تعلق خاطر نداشته اند، و به اراده و اختیار خویش، هدایت تکوینی ذاتی را دفن و دسیسه کرده اند. در حقیقت ضلالت تشریعی عمومی ارادی و اختیاری به عنوان کیفری برای کسانی است که به هدایت فطری و ذاتی خویش توجهی ندارند. پس هر گاه سخن از این است که خدا کافران را به هدایت تشریعی رهنمون نمی کند و گرفتار ضلالت می سازد، مراد همین ضلالت کیفری است که شخص خودش به اراده و اختیارش بسترش را فراهم آورده است؛ چرا که خدا اصولا از آغاز هیچ کسی را گمراه نمی کند، بلکه همه بهره مند از هدایت های تکوینی جبری هستند و حتی هدایت های تشریعی ارادی و اختیاری به شکل عام ابلاغ می شود، هر چند که کافران از آن سودی نمی برند؛ زیرا به اراده و اختیار خویش گرفتار ضلالت خودخواسته و اضلال الهی می شوند.
3. هدایت تکوینی ارادی و اختیاری کمالی خاص: این هدایت ویژه کسانی است که از هدایت فطری تکوینی بهره برده و سپس از هدایت تشریعی الهی بهره مند شده و بر اساس این هدایت از ظرفیتی برخوردار شدند تا از هدایت پاداشی خاص الهی در مقام رحیمیت بهره مند شوند و آنان را به کمال خاص برساند. در حقیقت با تصرفات الهی در نفس انسانی، شرح صدری پدید می آید که موجب کمال خاص این افراد می شود که مومن هستند؛ خدا در این باره می فرماید: وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ؛ پروردگارتان با اذان اعلام کرد هر گاه شکر کنید به تحقیق بر شما می افزایم و ظرفیت وجودی شما را زیاد می کنم.(ابراهیم، آیه 7) از نظر قرآن در برابر این هدایت تکوینی کمالی خاص برای مومنان، یک ضلالت تکوینی ارادی و اختیاری برای کافران است، به طوری که عمل ایشان هرگز به مقصد نمی رسد و هیچ تاثیر مثبتی بر نفس ایشان نمی گذارد. از همین روست که خدا می فرماید: و الله لا یهدی القوم الکافرین؛ خدا قوم کافر را هدایت نمی کند(26)؛ یعنی اینان گرفتار ضلالت تکوینی ارادی و اختیاری می شوند؛ چرا که بر اساس هدایت تکوینی غیر اختیاری و هدایت تشریعی عمومی عمل و رفتار نکردند.