از نظر آموزه های وحیانی قرآن، برای کشف حقایق از جمله حقایق تکوین و تشریع یعنی حوزه های آیات طبیعی و آیات تدوینی، و نیز عالم شهادت و عالم غیب، دو ابزار قوی و استوار وجود دارد که عبارتند از : عقل و نقل.
از نظر قرآن، همان طوری که می توان هستی را با نقل وحیانی شناخت و کشف کرد، می توان با عقل فطری این کار را کرد. از همین روست که در روایات عقل و نقل به عنوان دو حجت الهی مطرح می شود که می توان بر اساس آن استدلال کرد و حکم الهی را کشف کرد و بدان عمل نمود.(کافی، ج 1، ص 11)
خدا درباره حجت عقل و نقل می فرماید: رُسُلًا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا ؛ پیامبرانى که بشارتگر و هشداردهنده بودند تا براى مردم پس از فرستادن پیامبران در مقابل خدا حجتى نباشد و خدا توانا و حکیم است. (نساء، آیه 165)
خد درباره علت ارسال رسولان به عنوان حجت الهی به این نکته توجه می دهد که اگر ما حجت نقلی را نمی فرستادیم، مردم می توانستند علیه ما حجت اقامه کنند که چرا حجت نقلی فرستاده نشده است؟!
مراد از این حجت مردم همان عقل است؛ زیرا خدا در درون هر کسی یک ابزار کشف و شناختی و گرایشی قرار داده است که از آن به عنوان قوه عاقله یا فطری یاد می شود. این قوه شناخت و گرایش این امکان را به هر کسی می دهد تا حقایق را بشناسد و بدان گرایش پیدا کند.
البته از همین آیه می توان دریافت که عقل فطری هر انسانی کشف می کند که نسبت به اموری که لازم است بداند و گرایش داشته باشد، نادان و جاهل است و ممکن است گرفتار فتنه شناختی و گرایشی شود؛ از این روست به دلیل عقل فطری خود را نیازمند نقل وحیانی می داند:
1. پاکسازی و بازسازی عقل فطری: از نظر عقل اگر نقل وحیانی نباشد، ممکن است که فطرت دفن و دسیسه شده به گناه نتواند حقیقت را کشف و بدان گرایش پیدا کند و گنجینه هایی است که نیازمند شخم نقل و پاکسازی و بازسازی است؛ این همان چیزی است که امیرمومنان امام علی(ع) از آن به «اثاره العقول» تعبیر و به عنوان ماموریت پیامبران و نقل وحیانی مطرح کرده است.(نهج البلاغه، خطبه 1)
2. آموزش غیر قابل دسترسی ها: از نظر عقل برخی از مناطق شناختی بیرون از دایره شناخت قطعی و یقینی اوست؛ زیرا عوالم غیبی را به علم کلی می داند ولی نسبت به جزئیات آن آگاه نیست؛ چنان که از آخرت و معاد و هدفمندی هستی آگاهی دارد، ولی کیفیت خدا تا معاد را نمی شناسد. این جا است که عقل فطری خود را نیازمند عقل وحیانی می داند. همان علوم غیبی که بالذات برای خدا است و به اظهار الهی پیامبر(ص) بدان عالم می شود.(جن، آیات 26 و 27)
علوم غیبی که از طریق نقل وحیانی در اختیار پیامبر(ص) قرار گرفته است(هود، آیه 49) به وسیله پیامبر(ص) به انسان ها آموزش داده شده است. خدا درباره این دسته از علوم غیر قابل دسترسی با عقل که با نقل وحیانی در دسترس قرار گرفته است، می فرماید: وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَعَلَّمَکَ مَا لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ وَکَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ عَظِیمًا؛ و خدا کتاب و حکمت بر تو نازل کرد و آنچه را نمى توانستی بدانی به تو آموخت و تفضل خدا بر تو همواره بزرگ بود .(نساء، آیه 113)
و نیز درباره بهره مندی مردم از علوم غیر دسترسی با عقل از طریق نقل وحیانی می فرماید: کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ ؛ همان طور که در میان شما فرستاده اى از خودتان روانه کردیم که آیات ما را بر شما مى خواند و شما را تزکیه مى گرداند و به شما کتاب و حکمت مى آموزد و آنچه را نمى توانستید بدانید به شما یاد مى دهد.(بقره، آیه 151)