نفس انسانی یک حقیقت است که دارای قوای متعدد و متنوعی است. از جمله قوای نفس انسانی، قوه عاقله است که مسئولیت فهم و ادراک را به عهده دارد؛ اما با نگاهی به آموزه های اسلامی، مسئولیت قوه عاقله فراتر از فهم و ادراک است که به حوزه نظری محدود می شود، بلکه قوه عاقله به حوزه گرایش ها و انگیزه ها نیز کشیده می شود و نمی توان محدوده قوه عاقله را به «فهم» محدود کرد، بلکه در تعریف قوه عاقله باید گفت که ابزار «فهم و اراده» است؛ یعنی دو حوزه نظری و عملی نفس به این قوه عاقله بستگی دارد. بر همین اساس، با توجه به فعالیتی که قوه عاقله انجام می دهد آن را به دو عنوان عقل نظری و عقل عملی تقسیم می کنند؛ البته این به معنای آن نیست که نفس انسانی دو نوع عقل دارد؛ بلکه به این معنا است که قوه عاقله در نفس انسانی دو کارکرد نظری و عملی دارد که همان «فهم و اراده» است.
همان طوری نفس در حوزه نظری، از عقل نظری استفاده می کند، ممکن است برای مسایلی از ابزارهای دیگری استفاده کند که در سطح و مرتبه پایین تری از عقل نظری است. مثلا در مراتبی از قوه واهمه یا قوه متخیله استفاده کند. قوه واهمه کلیات را به شکل تصاویر ذهنی کلی به نمایش می گذارد؛ چنان که قوه متخیله تصاویر جزیی را در شکل خیالات می سازد. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان عاقل کسی است که قوه نظری وهم و خیال را تحت مدیریت عقل قرار دهد تا این گونه بتواند با تصویر سازی وهمانی یا خیالی نوعی تجسم ذهنی به مسایل کلی یا جزیی بدهد. نتیجه این مدیریت هنرها و ابتکارات و اختراعات عقلی و مفید و سازنده است.
در حوزه عملی نیز قوه جاذبه شهوت و قوه دافعه غضب است که به جای آن که تحت حاکمیت وهم و خیال باشد، می بایست تحت حاکمیت عقل قرار گیرد تا شهوت و غضب مفید و سازنده تحقق یابد.
به هر حال، حوزه اندیشه و انگیزه یعنی علم و عمل انسان می بایست زیر نظر عقل نظری و عقل عملی باشد تا انسان خود و جامعه را در مسیر کمالی قرار دهد و نقش خلافت الهی را به درستی به انجام رساند؛ اما بسیاری از مردم به جای آن تحت تاثیر قوه عقلانی باشند، تحت تاثیر خیال عمل می کنند و خیال ایشان متاثر از عقلانیت نیست. این گونه است که خیال زده و خیال باف می شوند(لقمان، آیه 18) و نه تنها فهم دقیقی از حقایق ندارند، بلکه گرایش های عملی آنان نیز خیال زده می شود و شهوت و غضب از حالت تعادل و سازندگی خارج می شود.
به سخن دیگر، همه قوای نفس انسانی اگر به درستی تحت مدیریت قوه عاقله قرار گیرند، وهم و خیال در حوزه اندیشه و شهوت و غضب در حوزه انگیزه و عمل می تواند بهترین کارکردها را برای فرد و جامعه داشته باشد.