فیلم سینمایی آخرین سامورایی فراتر از جنگ سنت و مدرنتیه، نمادی برای وضعیت کنونی ژاپن به عنوان یک کشور بی ارتش و بی عزت در جامعه بین المللی است. ملتی که ارتش ندارد، و تنها بر اساس قوه شهوت اقتصادی حرکت می کند، بی تردید از قوه عاقله نیز بهره ای نبرده است؛ زیرا بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، قوای سه گانه دافعه و جاذبه و عاقله است که انسان را کامل می کند و همین سه گانه است که در امت ها و ملت ها در ساختار قوای «اقتصادی» و «نظامی» و «مدیریت فکری و فرهنگی» تامین کننده سعادت و مولفه های اساسی آن، یعنی آرامش و آسایش هستند.
کسانی که دیروز مانند هاشمی رفسنجانی نسخه آخرین سامورایی را برای ما می پیچیدند و خواهان ملتی بی ارتش بر ایران هم چون آلمان و ژاپن بودند، همانند کسی است که بخواهد استقلال و عزت خویش را بی حکمت و بر اساس مصلحت شکم و اقتصاد بفروشد و وامدار کدخدایی باشد که جز ظلم و استکبار از شیطنت بزرگی که دارد، چیزی در آستین ندارد و هم چون «ضحاک ماردوش» تنها از مغزهای جوانان و نابودی ملت ها می تواند زنده باشد.
ذلت نه شایسته انسانی عاقل و نه ملت فرهمندی چون ایران است که بخواهد قوت دفاعی و توان دفاعی خود از موشکی و غیر موشکی را به میز مذاکراتی برد که تحت فشار قرار دارد. ایران عزت خویش را در سایه ایمان به خدا و توانمندی و اقتدار خود به دست آورده است و بر آن است تا با سه گانه عقلانیت رهبری وغضب دفاع اقتداری مجاهدان فرامرزی و توان تولید داخلی و اقتصاد مقاومتی جهانی دیگر بسازد و طرحی نو در اندازد و در جهان معاصر تمدن اسلامی را در سایه نظام سیاسی ولایی و دولت اسلامی و جامعه اسلامی جهانی سازی کرده و گفتمانی علیه گفتمان حاکم استکباری و ظالمانه برقرار کرده و گفتتمان اسلامی را با محوریت عدالت قسطی به حکم آموزه های وحیانی و کتاب الله جهانی سازد.