هماره یک جدال و مجادله میان این که بین تعهد و تخصص کدام را باید مقدم داشت و اصالت بخشید، مطرح بوده است؛ البته اگر بتوان کسی را انتخاب کرد که هر دو را داشته باشد، چه خوب و «فبها المطلوب»؛ اما اگر در شرایطی قرار گیریم که بخواهیم میان متعهد و متخصص یکی را برای عملی انتخاب کنیم، برخی بر این باورند که آدم متخصص مقدم است؛ زیرا آن که کار را پیش می برد، متخصص با تخصصش است؛ چرا که تعهد نمی تواند کار تخصص را انجام دهد و کار خراب می شود.
اما باید توجه داشت که اگر شخص متخصص باشد، ولی تعهدی برای استفاده درست از تخصصش نداشته باشد، چه تضمینی است که کار به درستی پیش می رود و بر خلاف تخصص خودش رفتار یا عمل نمی کند؟
به نظر می رسد نمی توان از تقدم مطلق و بی چون و چرای متخصص سخن گفت؛ زیرا هیچ تعهدی به استفاده از تخصص خودش ندارد؛ اما متعهد وقتی عهده دار کاری می شود، چون تعهد دارد که کار را به درستی انجام دهد، وقتی در کاری خود را ناتوان دید، هرگز بر خلاف تعهدش، اقدام به آن نمی کند؛ پس احتمال این که متعهد کار را خراب کند، نیست، بلکه کار در همان حالت خودش می ماند، اما این که متخصص غیر متعهد ممکن است کار را خراب تر کند، قوی تر است.
به سخن دیگر، واسپاری کاری به متخصص غیر متعهد ممکن است موجب شود کاری خراب تر شود، اما به متعهد غیر متخصص به گونه ای است که کار خراب تر نمی شود.
از نظر قرآن، برای انجام کارهای خیر و نیک نمی توان از افرادی استفاده کرد که گمراه هستند هر چند که ممکن است متخصص باشند. این که خدا می فرماید: وَمَا کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدًا؛ من خدا آن کسی نیستم که گمراهگران را همکار خود بگیرم.(کهف، آیه 51)
به سخن دیگر، از نظر قرآن همان طوری که انسان مومن نباید قدرت و توان خود را در خدمت مجرمان و کافران قرار دهد(قصص، آیات 17 و 86) هم چنین نمی بایست از گمراهان برای انجام کارهای حق بهره گیرد.
در نظام اسلامی می بایست کسانی را به کار گرفت که متعهد متخصص باشند، و اگر متخصصی جز فتنه گران غیر متعهد نیست، نمی بایست از آنان بهره گرفت؛ چنان که بهره گیری از آنان موجب شده است که وضعیت اقتصادی کشور این گونه شود و امنیت روانی و غذایی مردم با خطر مواجه شود. متخصصان غیر متعهدی که به قول قرآن، نه تنها دوست دارند به غربیان و مستکبران بپیوندند و تابعیت کشورهای آنان را بگیرند و در آن جا زندگی کنند، بلکه همین الان نیز دل در گرو غربیان و مستکبران دارند. از این روست که خدا درباره آنان می فرماید: فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ؛ مى بینى کسانى که در دلهایشان بیمارى است در دشمنان شتاب مى ورزند.(مائده، آیه 52) زیرا خدا نفرموده است: یُسَارِعُونَ الیهِمْ؛ آنان به سوی دشمنان شتاب می ورزند؛ بلکه می فرماید در آنان شتاب می ورزند؛ یعنی دلهایشان به سمت دشمنان است و حالا می خواهند به میان دشمنان درآیند و با تابعیت کشور آنان با همین دشمنان زندگی کنند. نمونه این متخصصان غیر متعهد دو تابعیتی هایی چون خاوری است که اموال ملت را غارت کرد و برد و دیگرانی که خزانه را از ارز خالی کردند.