از نظر آموزه های وحیانی قرآن، عاقل کسی است که توحید را بشناسد و بدان گرایش داشته باشد. بنابراین، در علم و عمل اهل توحید است؛ و گرنه عاقل نیست، بلکه جاهل به دو معنای نادان و بی خرد است؛ یعنی نه علم دارد نه عقل.
از همین روست که قرآن اهل شرک و کفر را سفیه می شمارد که بیانگر سبک مغزی و بی مغزی است. هر کسی از ملت و آیین اسلام پرهیز کند و معارف هستی شناختی و آموزه های دستوری آن را نادیده گیرد و به کار نبدد، انسانی سفیه است. خدا می فرماید:وَمَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِیمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ؛ و چه کسى جز آنکه به سبک مغزى گراید از آیین ابراهیم روى برمى تابد.(بقره، آیه 130)
بر همین اساس است که امام صادق(ع) در تعریف عقل می فرماید: مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ؛ عقل آن چیزی است که بدان خدای رحمان عبادت و بهشت بدان به دست می آید.(کافی، ج 1، ص 10)
در روایت است: قَدِمَ الْمَدِینَةَ رَجُلٌ نَصْرَانِیٌّ مِنْ اَهْلِ نَجْرَانَ وَ کَانَ فِیهِ بَیَانٌ وَ لَهُ وَقَارٌ وَ هَیْبَةٌ فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا اَعْقَلَ هَذَا النَّصْرَانِیَّ فَزَجَرَ الْقَائِلَ وَ قَالَ مَهْ اِنَّ الْعَاقِلَ مَنْ وَحَّدَ اللَّهَ وَ عَمِلَ بِطَاعَتِهِ؛ روزی مرد نصرانی از اهالی نجران وارد مدینه شد. او مردی سخنور و با وقار و هیبت بود. کسی گفت: ای رسول خدا: این مرد نصرانی چه قدر عاقل است! پیامبر(ص) او را نهیب داد و راند و فرمود: خاموش شو! عاقل نیست مگر کسی که خدا را یکتا و یگانه بداند و به اطاعتش عمل کند.(تحف العقول، ابن شعبة الحرانی، ج1، ص54.)