صبرهای سه گانه بر طاعت و از معصیت و بر مصیبت، زمانی تحقق می یابد که شرایطی فراهم آید. از جمله مهم ترین عوامل آن، علم و آگاهی است. اگر انسان بخواهد بر انجام تکالیف صبوری کند، باید فایده آن را بداند و گرنه مانند هر کار طاقت فرسایی که اثر آن را نمی داند، آن کار را رها می کند. هم چنین اگر بخواهد از معصیت و گناه دوری کند، باید تاثیر آن را در زندگی اش بداند، وگرنه تحت تاثیر وسوسه ها و جاذبه های گناه به معصیت کشیده می شود. هم چنین زمانی انسان می تواند بر مصیبتی صبر کند که حکمت و مصلحت آن را بشناسد و گرنه به جزع و فزع می افتد.
البته حلیم نیز مانند صابر و صبور و صبار باید نه تنها علم داشته باشد، بلکه برخوردار از تعقل و تفکر باشد تا بتوانند غضب و خشم خویش را مهار و مدیریت کند. بر همین اساس باید علم را یکی از مهم ترین علل و عوامل صبر و حلم در انسان دانست.
حضرت خضر(ع) به حضرت موسی(ع) می فرماید: وَکَیْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا؛ و چگونه مى توانى بر چیزى صبر کنى که به آن شناخت ژرف و عمیق از نوع احاطه ندارى؟!(کهف، آیه 68)
واژه «خُبر» به ضم خاء به معنای خبیر و خُبره است. خبیر کسی است که زمین را می کند تا اخباری از وضعیت آن به دست آورد؛ هر چه کاوش عمیق تر و ژرف تر باشد، احاطه بر موضوع بیش تر بوده و اخبار به صدق نزدیک تر خواهد بود. بنابراین از نظر خضر(ع) وقتی موسی(ع) کارشناس افعال و کارهای او نیست؛ چگونه می تواند به چیزی که تنها ظاهر آن را می بیند و از باطن آن خبری ندارد، صبر کند. ظاهر این است که کشتی را سوراخ کرده، کودک بی گناهی را کشته و دیواری را به رایگان ساخته است؛ بنابراین، به حکم ظاهر لازم است تا نسبت به آن اعتراض کرد؛ چرا که به حکمت و باطن و ملکوت این کارها آگاهی و شناختی ندارد.(کهف، آیات 68 تا 72)
خداوند درباره فرمان جهاد و مقاتله و کشتار دشمنان می فرماید: کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ؛ بر شما کارزار واجب شده است در حالى که براى شما ناگوار است؛ و بسا چیزى را خوش نمى دارید و آن براى شما خوب است؛ و بسا چیزى را دوست مى دارید و آن براى شما بد است و خدا مى داند و شما نمی دانید. (بقره، آیه 216)
این که انسان نسبت به چیزی کراهت داشته یا خوشایند و محبوبش باشد، به علم او بستگی دارد؛ چون شخص ظاهر قتال را می بیند که کراهت آمیز است، بر اساس همین میزان علم خویش داوری می کند، اما اگر نسبت به باطن و ملکوت آن آگاهی و شناخت داشت، این کراهت برداشته می شد و آن امر محبوب می شد.
به هر حال، علم و آگاهی انسان نسبت به مسایل موجب می شود تا نحوه و چگونگی رفتار و کنش و واکنش های وی تغییر یابد. از همین روست که در صبر و حلم نمی توان نقش علم را نادیده گرفت. کسی که می داند هر چیزی از خوب و بد بر سر انسان می آید بر اساس حکمت و برنامه تعیین شده الهی است(حدید، آیات 22 و 23؛انعام، آیه 59) دیگر جزع و فزع نمی کند و بهره مند از رحمت الهی خواهد شد.(بقره، آیات 156 و 157)