از نظر قرآن مهم ترین اموری که انسان در فلسفه و سبک زندگی خود در دنیا باید به آن توجه داشته و اهتمام ورزد، سه چیز است که عبارتند از :
پذیرش روز جزا و معاد: پذیرش معاد مهم ترین اصل در اصول اسلام و بنیادی ترین و تاثیرگذارترین آن ها است؛ زیرا کسی که روز جزا را باور داشته و به یوم الدین ایمان آورده باشد، همه اصول دیگر توحیدی را نیز پذیرفته است؛ زیرا پذیرش و ایمان به روز جزا و معاد یعنی ایمان به خدا، توحید، ربوبیت و پروردگاری خدا، عالم غیب، فرشتگان، عدالت خدا، ایمان به رسالت و نبوت پیامبران، ایمان به امامت و رهبری از سوی خدا و مانند آن ها؛ در حقیقت چون که صد آمد نود هم پیش ما است. از این روست که پذیرش روز جزا به عنوان فلسفه زندگی تعیین کننده ترین اصل در سلوک آدمی و سبک زندگی اوست. کسی که به روز جزا باور دارد بر آن است تا کاری کند که در روز جزا بتواند پاسخگوی اعمالش باشد و کاری نکند که خشم خداوند را موجب شود؛
نماز: آن چه بیان شده در حوزه نظری و جزم اندیشه ای و فلسفه زندگی است که بر اساس هستی شناسی توحیدی و معادباور شکل گرفته است؛ اما در حوزه عمل و عزم عملی و ارادی و سلوک رفتاری مهم ترین کار از نظر قرآن که ستون اسلام است، همان نمازگزاری است که کامل ترین شکل پرستش و نیایش و سپاس و ستایش از خداوند است. از همین روست که برترین عبادت و فاصل میان کفر و ایمان و قربان کل تقی یعنی برترین عامل تقرب به خدا دانسته شده است؛ زیرا با این کار عبادی که ارتباط کامل با خدا است انسان صفات خداوندی را در خود به تقوای الهی تحقق می بخشد؛
انفاق و صدقه: برترین عمل اجرایی و کار صالح در ارتباط با دیگران، پس از نماز انفاق و صدقات مالی است. کسی که انفاق می کند به حوزه عمل اجتماعی توجه دارد و برایش دیگران مهم هستند. از همین روست که در آیات قرآنی پس از عمل عبادی محض نماز بر انفاق به عنوان برترین سلوک و رفتار آدمی تاکید شده است.(بقره، آیه 3)
قانون مداری: از دیگر اعمال برتری که در آیات قرآنی به آن توجه داده شده، قانون مداری است. این که حدود و قوانین الهی را شناخته و آن را مراعات کنند؛ زیرا کسی که باوری به روز جزا نداشته باشد، هر کاری خوب و بد وارد می شود و هیچ خط قرمزی را نمی شناسد و حدود را می شکافد و می درد و به تعبیر قرآن اهل فجور می شود؛ چنان که اهل شبهه سازی و شبهه افکنی در باره قیامت دنبال این کار هستند.(قیامت، آیات 1 تا 5)
خداوند در آیات قرآنی به این چهار گانه توجه می دهد و از دوزخیان نقل می کند که اگر به این چهار گانه از نظر اعتقادی و سلوکی یعنی فلسفه و سبک زندگی توجه داشتند، هرگز دوزخ نمی رفتند. قرآن می فرماید: مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ ؛ قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ؛ وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ ؛ وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ ؛ وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ ؛ چه رفتار و سلوکی شما را در آتش سقر دوزخ درآورد ؟ گویند: از نمازگزاران نبودیم.و بینوایان را غذا نمى دادیم ؛ با هرزه درایان هرزه درایى می کردیم؛ و روز جزا را دروغ مى شمردیم.(مدثر، آیات 42 تا 46)
جالب این که مسلمانان معتقد به روز جزا و اهل نماز که حدود الهی را مراعات می کردند، برترین عمل را انجام انفاق و صدقه دانسته و از خداوند تاخیر کوتاهی در اجل مسمی برای انجام این تنها عمل برتر داشتند: وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ فَیَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِی إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَکُنْ مِنَ الصَّالِحِینَ ؛ و از آنچه روزى شما گردانیده ایم انفاق کنید پیش از آنکه یکى از شما را مرگ فرا رسد و بگوید پروردگارا چرا تا مدتى بیشتر [اجل] مرا به تاخیر نینداختى تا صدقه دهم و از نیکوکاران باشم. (منافقون، آیه 10) چون این آیه خطاب به مومنان است که به آنان می گوید انفاق کنید همان طوری که نماز می خوانید تا هنگام احتضار و مرگ خواهان تاخیر مرگ برای انجام صدقه و انفاق نشوید.