برخی گمان می کنند عرفان و معرفت تنها با عزلت و گوشه نشینی و انجام عباداتی چون نماز و قرآن و ذکر و صوم و اعتکاف و چهل نشینی پیاپی به دست می آید، در حالی که از نظر قرآن، معرفت نه تنها با این امور بلکه با همه آن چه در شریعت آمده و در قالب احکام پنج گانه تبیین شده به دست می آید؛ از این رو، گفته شده که طریقت حقیقت، شریعت است؛ یعنی راه به دست آوردن حقیقت و کسب معرفت و بصیرت تنها با انجام اعمال شرعی است.
آیت الله بهجت (ره) خود در پاسخ این جانب فرمودند: از اول توضیح المسایل تا آخرش را عمل کردن، راه حقیقت است.
خداوند خود در قرآن در آیه 21 سوره بقره می فرماید: یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ؛ ای مردم پروردگارتان را که شما و کسانی که پیش از شما بوده را آفریده است، عبادت کنید شاید تقوایی شوید.
در آیات 179 و 183 همین سوره بقره، مواردی چون عمل به عبادت روزه و قصاص کردن جنایت عمدی را به عنوان اعمال عبادی تقواساز مطرح می کند. کسب این نوع از تقواها موجب رسیدن به مقامی است که خداوند مستقیم به تعلیم انسان می پردازد.(بقره، آیه 282) پس انسان این گونه به یقین می رسد که دارای مراتب سه گانه علم الیقین و عین الیقین(تکاثر، آیات 5 و 7) و حق الیقین است.(واقعه، آیه 95) پس پرده ها کنار می رود و انسان به مقام رویت می رسد.(همان و نیز : ق، آیه 18) و خداوند ارایه ملکوت و حقایق باطنی می کند و امور معرفتی و الهام تقوایی را می بخشد.(بقره، آیه 138؛ انفال، آیه 28؛ طلاق، آیات 2 و 3؛ و آیات دیگر)
از نظر قرآن، عرفان حقیقی با همه اعمال عبادی و از راه شریعت تحقق می یابد؛ پس لازم است تا انسان به استعمار و آبادانی زمین بپردازد(هود، آیه 61) و با کسب درآمد، خمس و زکات بدهد و دستگیر مردم باشد و انفاق مالی داشته باشد(بقره، آیات 2 و 3)؛ زیرا تنها راه رهایی انسان از زیان ابدی و از دست دادن عمر این سرمایه اصلی، انجام اعمال عبادی شخصی و اجتماعی است.(عصر، آیات 1 تا 3)
پس مشارکت در امور اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و دستگیری از مردم بخش مهمی از راه کسب معرفت و عرفان حقیقی است؛ یعنی همان طوری که در شب نماز شب می خواند، در روزها روزه می گیرد و یا مدتی چله نشینی در ماه رمضان و شعبان و یا رجب انجام می دهد، در کارهای اجتماعی وارد می شود؛ زیرا این تنها راه رهایی از خسران و زیان ابدی است. بر همین اساس نیز پیامبر(ص) رفتار می کرد و خداوند نقل می کند که ایشان این گونه عمل می کردند:
وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَیَأْکُلُونَ الطَّعَامَ وَیَمْشُونَ فِی الْأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَکَانَ رَبُّکَ بَصِیرًا ؛ و پیش از تو پیامبران خود را نفرستادیم ، جز اینکه آنان نیز غذا مى خوردند و در بازارها راه مى رفتند و برخى از شما را براى برخى دیگر وسیله آزمایش قرار دادیم. آیا شکیبایى مى کنید ؟ و پروردگار تو همواره بینا است. (فرقان، آیه 20؛ و نیز آیات 7 تا 10)
عرفان اجتماعی را امام خمینی (ره) به تجربت آزمود و به مردم آموخت. حکایت است شیخ ابوالسعید ابی الخیر را گفتند: «فلان کس بر روی آب می رود.» گفت: «سهل است، بزغی و صعوه ای نیز برود». گفتند :«فلان کس در هوا پرد.» گفت:«مگسی و زغنه ای میپرد.» گفتند: «فلان کس در یک لحظه از شهری به شهری می شود.» شیخ گفت:«شیطان نیز در یک نفس از مشرق به مغرب می شود. این چنین چیزها را بس قیمتی نیست. مرد آن بود که در میان خلق بنشیند و برخیزد و بخسبد و بخورد و در میان بازار در میان خلق ستد و داد کند و با خلق بیامیزد و یک لحظه، به دل، از خدای غافل نباشد.»(اسرارالتوحید)