سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به لقمان گفته شد : از حکمت چه گرد آورده ای؟ گفت : برای آنچه کفایت شده ام خود را به زحمت نمی اندازم و آنچه را به من سپرده شده، تباه نمی سازم . [امام باقر علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :121
بازدید دیروز :700
کل بازدید :2100530
تعداد کل یاداشته ها : 1987
103/9/8
9:7 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

در مرغزاری بزرگ، شماری از خیل اسبان به چرا مشغول بودند و از لذت چریدن به چست و خیز و خرامیدن مقبول، معمول. در این میانه سمندی رهوار در شباب جوانی، بسیار شیهه سر داده و چست و خیز از پا فراتر همی داشت. پس هر از گاهی به سیم های خاردار نزدیک و راه فرار و گریز از میان آن می جست؛ چرا که  در آن سوی سیم های خاردار، مادیان های جوان به کرشمه و ناز به خرام و کرام در آمد و شد، دلربایی چنان کردی که دلبران شیرین را پس راندی.

اسب کهن سال چون جد و جهد سمند رهوار جوان بدید، پیش آمد و گفت: ای مجنون چمن زار! ای ماه پلنگ کوهسار! عنان اختیار از دست مده و نفس اماره به کف مده که این طریقت چون روی آخرت و عاقبت چون شود که آن اسبان شدند که در میان مادیان به گفتمان نشسته اند.

اسب جوان گفت: حکایت آن اسبان چیست که با مادیان ها به عیش و عشرت بسر می برند و ما از فراق ایشان در سوز و ساز؟

زال پیر گفت: آنان را نه عیشی است و نه عشرتی، بلکه همیشه عمر در فراقند و حسرتی.

اسب جوان شگفت زده شیهه ای کشید و گفت: مگر در بهشت حسرت است و در میان یاران فرقتی؟ لذت به تمام از آن آنان است و حسرت و ندامت ما دوزخیان را.

زال پیر پوزخندی زد و گفت: آنان در دام وسوسه های نفس اماره هوای شده و ترک سرزنش های نفس لوامه کرده و این گونه به تغافلی گرفتار تعاملی از حسرت شدند؟ پس نه آنان را راه پس است نه پیش.

سمند جوان گفت: پس آنان در بهشت مادیان ها به چه کار مشغول هستند؟

پیر زال گفت: مشغول مشاورت!

سمند رهوار به شگفتی پرسید: به مشاورت؟! پس کاری از فحولت و مردانگی ایشان بر نیاید؟

پیرزال گفت: نی! چون حرص و آز بر ایشان غلبه کرد و نفس اماره فرمان داده و لوامه را سخت بکوفت، به شهوتی جنون آمیز از سیم های خاردار خواستی بپرند، ولی همه اسباب در دام خار گرفتار و از بیخ و بن کنده شد و چون چنین به مقصد رسیدند از مقصود باز ماندند و جز مشاورت به اسبان مقام و منزلتی ندارند. از قدیم گفته اند: هر که بالاتر رود احمق تر است/ دست و پای او بتر خواهد شکست. امروز به همین مقام بسنده کن تا در هوای ریاستی نیافتی که پس از عزل، وزراتی نباشد و تنها مقام مشاورت تو را باشد. هر که بر منزلت ریاست نشست، چون اسبابش بریده شود، به مقام مشاورت رسد که مقام ساقطان و هابطان طریقت ضلالت است.