اخلاق و فقه فرق هایی دارد که به آن اشاره می شود:
1.باید و نبایدهای الزامی و غیر الزامی: اخلاق و فقه هر چند هر دو به بایدها و نبایدها توجه دارد؛ ولی باید توجه داشت که باید و نبایدهای اخلاقی الزام آور نیست؛ در حالی که باید و نبایدهای فقهی الزام آور است؛
2.درمان محوری و تکلیف محوری: اخلاق به فضایل و رذایل از نظر ارزشی توجه دارد و بر آن است تا ریشه و خاستگاه هر یک را بشناسد و در ایجاد فضلیت و رهایی از رذیلت یاری رساند. خاستگاه و منشای دردی را بشناسد و به درمان آن بپردازد. از این رو، به حوزه روان شناسی و شناخت نفس و روان با این منظر توجه دارد. از این رو، بر آن است تا بیان کند؛ چرا انسان حسادت می ورزد و دروغ می گوید و غیب می کند و چگونه می توان این رذایل اخلاقی را درمان کرد؛ اما فقه بر آن است تا وضعیت مکلف را نسبت به چیزی یا کاری مشخص کند و یکی از احکام پنج گانه واجب و حرام و مستحب و مکروه و مجاز را برای آن بیان کند. فقیه می گوید: دروغ و غیبت و حسادت حرام و گناه است و مکلف باید آن را ترک کند؛
3.پشتوانه اجرایی و فقدان آن: فقه هر چند دارای دو بخش حقوق و غیر حقوقی است و تنها در حوزه حقوقی، مجازات های دنیوی چون حدود و تعزیرات بر آن بار می شود؛ ولی باید توجه داشت که حتی احکام غیر حقوقی به عنوان گناه دارای پشتوانه اجرایی است و مجازات دنیوی غیر مستقیم و اخروی مستقیم بر آن بار می شود؛ اما اخلاق این گونه نیست و از پشتوانه اجرایی برخوردار نیست.
فرق تربیت و تزکیه
واژه تربیت از ربی به معنای نمو و رشد است؛ پس مربی کسی یا چیزی است که دیگری را رشد می دهد و شرایط نمو آن را فراهم می آورد؛ مانند تربیت کودک، تربیت اسب و تربیت درخت. نزدیک به همین معنای ربو است که معنای بلندی است. کسی که رشد می کند به بلندی می رسد و در ربوه قرار می گیرد؛
اما تزکیه از ریشه زکی به معنای پاک کردن است. از نظر قرآن، تزکیه گفتاری به معنای خودستایی حرام و گناه است(نجم، آیه 32)؛ اما تزکیه عملی به معنای پاک کردن خود از عیوب و رذایل و منکرات و فحشاء کاری بسیار پسندیده است؛ هر چند که تزکیه نفس جز به تزکیه الهی شدنی نیست و هر کسی تنها بستر تزکیه را ایجاد می کند و تزکیه کننده اصلی خداوند است.(نور، آیه 21)
فرق تربیت و ربوبیت
تربیت نمو و رشد ظاهری و جسمی است؛ در حالی که ربوبیت به معنای پرورش و پروردگاری، رشد و نمو ظاهری و باطنی را در بر می گیرد. انسان باید به جایی برسد که نه تنها اهل تربیت بلکه اهل ربوبیت باشد و بتواند دیگران را از لحاظ مادی و معنوی و ظاهری و باطنی پرورش دهد. خداوند می فرماید: کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِمَا کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتَابَ وَبِمَا کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ؛ به سبب آنکه کتاب آسمانى تعلیم مى دادید و از آن رو که درس مى خواندید ربانی باشید.(آل عمران، آیه 79)