اسلام بر عدالت به ویژه در قالب عدالت قسطی به عنوان یک هدف متعالی برای کل تعلیمات و آموزه های اسلام از آدم(ع) تا خاتم(ص) تاکید دارد.(حدید، آیه 25)
عدالت قسطی به معنای دادن ، سهم و قسط هر کسی از نعمت های الهی است؛ زیرا هر انسانی جدا از مسلمان و غیر مسلمان بودن، دارای حقی از نعمت های الهی است. (همان)
اما در این میان قسط خوران یعنی قاسطین اجازه نمی دهند تا هر کسی از نعمت های الهی در دنیا بهره مند شود و قسط خودش را بردارد.
بنابراین، بر مقسطین یعنی قسط خواهان و عدالت خواهان است تا از ظالم و مستکبر حتی با جنگ(نساء، آیه 75) سهمیه قسط مظلوم و مستضعف را درخواست کنند و مطالبه نمایند.
این روشی است تا فقر از جوامع بشری به شکل عقلی و شرعی زدوده شود؛ اما این که ما بیاییم یک کار عاطفی انجام دهیم و به فقیر از روی دلسوزی کمک کنیم، فقرزدایی نیست، بلکه فقیر را زنده نگه داشتن و فقر را حفظ کردن است. حتی ظالمان و مستکبران نیز نهادهایی در جهان ایجاد کرده اند که فقیر را زنده نگه دارند، اما هیچ تلاشی برای فقرزدایی نمی کنند؛ زیرا اگر بخواهند این کار را بکنند باید دست از ظلم و بی عدالتی و قسط خوری بردارند.
امیرمومنان(ع) می فرماید:لَو تَمَثَّلَ لِیَ الفَقرُ رَجُلاً لَقَتَلتُهُ؛ اگر فقر به شکل مردی برایم تمثل می یافت آن را می کشتم.(احقاق الحق، شوشتری، ج 32، ص 217)
بنابراین درست کردن نهادی چون کمیته امداد خوب است تا فقیر نمیرد، ولی مهم تر آن است با مبارزه با قاسطین، فقر را از میان برد، یعنی باید به جنگ اختلاس کنندگان رفت و ریشه آنان را زد و با کسانی که حقوق های نجومی به ظاهر قانونی می گیرند، جنگید و گردنشان را زد تا دیگر قاسطین نباشند. این گونه است که می توان فقر را گردن زد و فقیر را به غنا رساند تا دیگر نیازی نباشد کمیته امدادی داشته باشیم.