از نظر قرآن، اگر عقل در شعاع شهود قرار گیرد، لذتی به انسان دست می دهد که نظیر و همانند ندارد. باید گفت که عقل از نظر قرآن می تواند به دو چیز در سایه و شعاع قرار گیرد و بروز و ظهوری نداشته باشد: 1. خمر و شراب مست آور و مسکر که موجب می شود تا عقل در سایه قرار گیرد و کارکرد خود را از دست دهد. چنین خمر و شرابی حرام است تا موجب ناکارآمدی عقلی می شود که مدیریت دو قوه شهوت و غضب و مهار آن را به عهده دارد؛ 2. خمر و شرابی که شهود آفرین است؛ زیرا این شراب موجب نمی شود تا عقل زایل شود، بلکه شرایطی را به وجود می آورد که انسان به جای مفاهیم و علوم حصولی، حقیقت را به جان می یابد و شهود می کند.
خداوند در قرآن می فرماید: مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِیهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَیْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَلَهُمْ فِیهَا مِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ ؛ مثل بهشتى که به پرهیزگاران وعده داده شده [چون باغى است که در آن نهرهایى است از آبى که رنگ و بو و طعمش برنگشته و جویهایى از شیرى که مزه اش دگرگون نشود و رودهایى از باده اى که براى نوشندگان لذتى است و جویبارهایى از انگبین ناب و بدون موم و در آنجا از هر گونه میوه براى آنان فراهم است و از همه بالاتر آمرزش پروردگار آنهاست.(محمد، آیه 15)
خداوند در جایی دیگر درباره این شراب لذت آفرین و باده شهودآفرین می فرماید: یُطَافُ عَلَیْهِمْ بِکَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ بَیْضَاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ لَا فِیهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا یُنْزَفُونَ؛ با جامى از باده ناب پیرامونشان به گردش درمى آیند؛ باده اى سخت سپید که نوشندگان را لذتى خاص مى دهد؛ نه در آن فساد عقل است و نه ایشان از آن به بدمستى و فرسودگى مى افتند.(صافات، آیات 45 تا 47)
شرابی که لذت آفرین است و در آن فساد عقل و بدمستی و فرسودگی نیست، شرابی است که انسان با نوشیدن آن فراتر از عقل با بال عشق به پرواز در می آید و حقایق را به جان می بیند و از آن لذت می برد. از آن جایی که خداوند ساقی این شراب به اهل بهشت است، چیزی جز شراب حقیقت نما نیست؛ به طوری که هر کسی آن را نوشید با حقایق به شهود عرفانی و شهود لدنی ارتباط وجودی می یابد و عقل او تحت شعاع عشق محبتی خداوند می رود: وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا؛ و پروردگارشان باده اى پاک به آنان مى نوشاند.(انسان، آیه 21)
پس دو نوع خمر داریم: 1. خمر و شرابی است که عقل را زایل می کند و از کار می اندازد، 2. خمر و شراب طهوری که عقل را در شعاع خود می برد به طوری که دیده نمی شود.
اگر بخواهیم تمثیلی داشته باشیم باید بگوییم: 1. گاه ماه در ظل و سایه زمین می رود و خسوف رخ می دهد و ماه در آسمان شب دیده نمی شود؛ این همان حالتی است که برای عقل هنگام خوردن خمر مسکر و مست آور رخ می دهد؛ 2. گاه ماه در روز در اثر شدت نور خورشید دیده نمی شود با آن که ماه روز چهاردهم است؛ ولی در شعاع خورشید از شدت نورانیت رفته است و به چشم نمی آید. این حالتی است که از شراب شهود برای اهل عرفان در دنیا و بهشت پدید می آید.