اسلام هرگز آغازگر جنگ نبوده و نیست. از این روست که امام حسین(ع) با دشمن مذاکره می کند تا اینان دست از جنگ بردارند، نه آن که ایشان بخواهد از مواضع اصولی خویش عقب نشینی کند، چنان که برخی ها دوست دارند و انجام می دهند. بر همین اساس وقتی دشمن در مذاکرات اصول را شنید و نپذیرفت، امام حسین(ع) «هیهات من الذله» فرمود، با این حال دست به سلاح نبرد تا آنان حمله کردند.
وقتی هم دشمن حمله می کند، قرآن می فرماید با اینان کارزار کنید تا اسلحه ها را بر زمین بگذارند. هدف از جنگ این نیست که دشمن را بکشند، بلکه دیگر جنگی نباشد. از همین رو، می فرماید: حَتَّی تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذلِکَ؛ تا جنگ افزارها زمین نهاد شود.(محمد، آیه 4) این «اواز» همان «وزر» و بار سنگین است که شامل کشتار و خرابی و جنگ افزارها می شود. در جایی دیگر می فرماید: وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَکُونَ فِتْنَةٌ؛ و با ایشان بجنگید تا فتنه ای نباشد.(بقره، آیه 193)
اسلام فروش سلاح کشتار را به دو گروه کافر و مشرکی در حال جنگ نیز منع می کند و می فرماید اگر می خواهید از طریق فروش سلاح درآمد اقتصادی داشته باشید، به جای جنگ افزار کشتاری، جنگ افزار دفاعی بفروشید تا این گونه مردم از مرگ و کشتار حفظ شوند، نه این که سلاحی را بفروشید که مردم کشته شوند. محمد بن قیس می گوید: « قال: سألت أبا عبد الله (علیه السلام) عن الفئتین تلتقیان من اهل الباطل ابیعهما السلاح؟ از امام صادق(ع) درباره فروش اسلحه به دو گروه از اهل باطل که با یکدیگر در حال ستیزند، نظر خواستم؟ فقال: بِعْهُمَا مَا یَکُنُّهُمَا کالدّرع والخفین و نحو هذا.» ایشان فرمود: زره و پاپوش و مانند آن، از ابزاری که خود را با آن در برابر تهاجم دشمن در امان نگه می دارند، بفروش. (کافی، ج 5، ص 113؛ تهذیب الاحکام ؛ ج 6، ص 354)
با چنین رویکردی می توان صلح جهانی را ایجاد و تضمین کرد، نه این که سلاح کشتار جمعی و غیر جمعی تولید شود و با فروش آنها مردم را به جنگ هم فرستاد تا سودی کرد و درآمدی داشت، یا آن که جنگ ایجاد کرد تا سلاحی فروخت و یا سلاح کشتار جمعی را برای خود جایز و برای دیگران حرام دانست و در مجامع جهانی از این رویکرد دفاع و خود را صلح طلب نماید!!!