روان شناسی در نظر ابتدایی، ناظر به روان شناسی آسیب و بیماری های روانی است؛ اما حقیقت روان شناسی، روان شناسی جامع و فراگیر است. به سخن دیگر، روان شناسی تنها روان درمانی یا آسیب شناسی روانی نیست؛ بلکه شناخت ماهیت انسان و روان آدمی و شخصیت کامل و متعادل است تا جهت گیری اندیشه و رفتار بدان سو باشد. شناخت آگاهی، احساسات، عواطف ، هیجانات و عواطف انسانی در حد کمال می تواند بسیار مفید و سازنده باشد. باید توجه داشت روان شناسی می بایست هر دو جنبه سقامت و سلامت و بیماری و صحت را در نظر بگیرد. شناخت جنبه های منفی و درمان شفا دادن آسیب ها و اختلالات روان از یک سو و کمال رسانی انسان از سوی دیگر، هر دو باید هدف روان شناسی جامع و مانع باشد.
از آن جایی که قرآن، بر رساندن انسان به کمال تاکید دارد و شاخص های اصلی آن را بیان و برای تحقق آن برنامه ریزی کرد، اصل را بر تبیین شخصیت کامل و سالم قرار داده و سپس بر پایه آن، بیماران روانی و رفتاری را شناسایی و راه درمان آن را بیان می کند.
یکی از مهم ترین راهبردهای قرآنی برای درمان بیماران روانی از کافران و منافقان و مشرکان و صاحبان دل های بیمار و فاسقان و فاجران هنجارشکن را معنادرمانی قرار داده است؛ زیرا بسیاری از مردم گرفتار نوعی بیهودگی و عبث در زندگی هستند که زندگی را برای آنان بی معنا کرده است. راهبرد شناختی در درمان این روان رنجورانی که گرفتار نابهنجاری رفتاری و فسق و فجور نیز هستند، معنادرمانی است که به زندگی آنان معنا می بخشد. قرآن بر این راهبرد بسیار تاکید دارد و بر این نکته توجه می دهد که زندگی لهو و لعب نیست و خداوند هستی را بی هدف و حکمت نیافریده؛ بلکه زندگی هدفمند و حکمت محور است و هر رخدادی در آن تامین کننده یک عنصر تکاملی و رشدی است. این گونه قرآن می کوشد تا به درمان این روان رنجوران بپردازد.
البته همدلی و همراهی که فراتر از همدردی است، برای عبور روان رنجوران از این بحران بسیار مهم و سازنده است. همدلی به معنای احساس مشترک و فهم وضعیت دیگری، می تواند به روان رنجوران اطمینان دهد که وضعیت آنان قابل درک و فهم، ولی قابل تغییر و بهبود است. از این روست که اسوه های قرآنی و شخصیت کامل و انسان متعادل، از افراد بشر هستند که همه مشکلات و مصیبت ها را درک و فهم می کنند و انسانی همانند دیگران با این تمایز و فرق هستند که آنان توانسته اند، نواقص را جبران و مشکلات را برطرف و خود را به تعادل برسانند و شخصیت کامل را برای خود بسازند. قرآن از زبان پیامبران الهی تاکید دارد که آنان همانند دیگر بشر هستند ولی ارتباطی موجب شده تا راه راست را بشناسند و در آن مسیر گام برداشته و در طریقت شریعت اسلام به کمال رشد دست یابند و بتوانند یک سرمشق حسنه کامل و جامع شناختی و رفتاری برای دیگرانی باشند که می خواهند به چنین شرایطی دست یابند.
تلاش آنان در قالب معنادرمانی بر این عنصر اساسی سامان یافته که انسان در قبال خود، خدا و خلق مسئولیت هایی دارد که باید آن ها را بشناسد و با پذیرش و انجام تعهدات و مسئولیت های خود به کمال رشدی خود برسد و دیگران را نیز در این مسیر یاری رساند و سعادت جمعی را تامین و تضمین کند.