سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستان تو سه کسند و دشمنانت سه کس . امّا دوستان تو . دوست تو و دوست دوست تو و دشمن دشمن توست ، و دشمنانت : دشمن تو و دشمن دوست تو و دوست دشمن توست . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :421
بازدید دیروز :465
کل بازدید :2103133
تعداد کل یاداشته ها : 1987
103/9/13
9:57 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

قرآن یک حجت شرعی الهی است. از آن جایی که قرآن، قطعی الصدور است و می دانیم که خداوند آن را فرستاده و در همه مراحل به سبب حضور عصمت یعنی عصمت در تلقی و عصمت در حفظ و عصمت در ابلاغ، هیچ گونه خدشه ای به آن وارد نشده، می بایست اگر دلالت آن نیز قطعی بود به مفاد آن عمل کنیم و اما و اگر نیاوریم.

تاکید بر این که «اگر دلالت قطعی بود»، از آن روست که خداوند در قرآن بیان کرده است، آیات قرآنی به دو دسته محکمات و متشابهات تقسیم می شود. پس تا زمانی که متشابهات به محکمات ارجاع داده نشده نمی توان در دلالت به قطعیت رسید و تا زمانی که دلالت قطعی نشد نمی توان به مفاد آن عمل کرد. از آن جایی که آیات قرآنی متناظر و مثانی به یک دیگر هستند و بر هم تکیه دارند باید با تفسیر قرآن به قرآن، آن دلالت قطعی را به دست آورد. این جاست که باید شخص اهل فن باشد و بتواند دلالات قطعی را به دست آورد.

برای این که مفاهیم قرآنی به درستی فهمیده و درک شود، باید در گام نخست استماع کرد و خوب گوش داد و ارتباط میان آیات را به دست آورد که خود نوعی تفقه در دین است. از این روست که باید «نفر» و کوچی علمی داشت و با مراجع به مراکز تعلیم و تزکیه یعنی حوزه های علمیه پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) از این مفسران و تبیین گران آموخت. حدیث و روایت و سنت و سیره به عنوان ابزاری در دست ما برای شناخت آن تفسیر و تبیین اهل بیت(ع) است. البته آن جا نیز باید از همان شیوه علمی و اصولی بهره برد که درباره قرآن بیان شده است. با این تفاوت که قرآن «قطعی الصدور و در برخی از موارد ظنی الدلاله» است؛ اما نقل روایی، «ظنی الصدور در برخی از موارد یعنی اخبار غیر متواتر، و قطعی الدلاله در برخی از موارد» است.

خداوند به مومنان هشدار می دهد که در صورت استماع و کشف حقیقت دیگر حق ندارید بگوید: قرآن چنین گفت، من چنین می گویم؛ بلکه باید به مفاد قطعی آن عمل کنید. از این روست که خداوند فرموده است: وَ إِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا؛ و هنگامی که قرآن قرائت می شود،پس به دقت گوش کنید و در برابر محتوای آن سکوت و خاموشی در پیش گیرد. (اعراف، آیه 204) این انصات به معنای خاموشی هم به مفهوم ظاهری آن است و هم به مفهوم آن است که اما و اگر نیاورید و آن محتوا و مفاد را باور و عمل کنید.

همین رویه را جنیان مومن انجام دادند. خداوند درباره آنان می فرماید: إِذْ صَرَفْنَا إِلَیْکَ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ یَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا؛ هنگامی که گروهی از جنّ را به سوی تو متوجّه ساختیم که قرآن را بشنوند؛ وقتی حضور یافتند به یکدیگر گفتند: «خاموش باشید و بشنوید!» و هنگامی که پایان گرفت، به سوی قوم خود بازگشتند و آنها را بیم دادند!(احقاف، آیه 29)

از این آیه به دست می آید که آنان وقتی گوش دادند و استماع کردند، آن را پذیرفتند و دیگر قول و حرفی نداشتند؛ زیرا حجیت آن را پذیرفته بودند. از این روست که پس از آن با عنوان یک حجت قطعی به سوی قوم خویش می روند و آنان را بیم می دهند. یک طلبه علوم اسلامی نیز وقتی به حوزه علمیه می رود و درس می آموزد و تفقه در دین می کند، باید آموزه های قرآنی و روایی قطعی را حجت دانسته و به میان قوم خود برود و آنان را انداز کرده و بیم دهد.(توبه، آیه 122) در آن جا نباید گفت: قرآن این را گفت و من یا فلان دانشمند چنین گفت. بلکه باید بگوید: قرآن چنین گفت و بدان عمل کند.


95/7/6::: 4:50 ع
نظر()