در قرآن از مردم خواسته شده تا گروهی با هم بروند و دین را یاد بگیرند و به میان همزبان ها و اقوام خویش برگردند و بر اساس همان فرهنگ قومی و ابزارهای آن به تبلیغ دین و اسلام بپردارند. این مطلب را خداوند در قرآن با اصطلاح نفر مورد تاکید قرار داده است.
واژه «نفَر» را به معنای کوچ گفته اند. ریشه این کلمه همان «نفَر» است که برای شتر اطلاق می شود؛ زیرا شتر گروهی است که در یک ردیف پشت سر هم قرار می گیرند و کوچ و حرکت می کنند. پس «نفَر» به فتحه فاء به معنای یکی از گروه کوچ رو است. از همین رو، به گروهی از انسان ها یا شترها که در یک صف پیش سر هم راه می روند و کوچ می کنند، و از دور به چشم می آیند، نفر می گویند؛ همان طوری که مسافر با بیرون رفتن در بیرون شهر به چشم می آید و آشکار می شود، این گروه ها در قالب نفر این گونه هستند. هم چنین این گروه «نفر» چون هدف و سازماندهی دارد، یک گروه با هدف نیز هستند. پس عناصری چون 1. گروه بودن، 2. نظم و ردیف و ساماندهی داشتن، 3. هدف مندی؛ 4. ظهور و بروز آشکار داشتن از مولفه های تحقق «نفر» است.
خداوند از «نفَر» به معنای گروهی از جنیان در آیه نخست سوره جن سخن به میان آورده است که برای شنیدن قرآن در محضر پیامبر(ص) حاضر شده و صف بسته بودند: إِذْ صَرَفْنَا إِلَیْکَ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ یَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ. اینان پس از شنیدن از آن منطقه کوچ کردند و رفتند تا قوم خویش را انذار کنند.
خداوند از گروهی از هر قوم و طائفه خواسته تا برای کسب آموزه های دینی کوچ کنند و همانند سربازان ارتش که در صف حرکت می کنند و می روند، اینان نیز بروند و یاد بگیرند و انذار کنند و بترسانند ، چنان که یک گروه سرباز این کار را با دشمن انجام می دهد: فَلَوْ لاَ نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنذِرُوا؛ پس چرا از هر فرقه ای از شما، طائفه ای با هم کوچ نمی کند تا بروند با هم دین را تفقه کرده و ژرف در آن بیاندیشند و سپس برای انذار برگردند؟!
در این آیه به این نکته توجه داده شده که باید گروه با هم خبر دهند تا تاثیرگذار باشد؛ زیرا مردم به حرف یک نفر بسنده نمی کنند. اصولا در امور دین، سخن یک نفر نمی تواند حجت باشد و تاثیرگذار، مگر آن که آن یک نفر دارای معجزه قوی هم چون پیامبر(ص) باشد. خبر واحد آن چنان تاثیر نمی گذارد که خبر موید به گروه.