دو فرشته هستند که هر یک مسئولیت نگارش اقوال و اعمال خوب و بد انسان را به عهده دارد. خداوند می فرماید: مَا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلاّ لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ؛ چیزی از گفتار به لفظ نمی آورند مگر آن که در نزد آنان رقیب عتید است.(ق، 18)
این دو متلقیان که تلقی می کنند، هر یک دو صفت دارند: سرکش و آماده اند: یعنی الملک رقیب عتید. پس فرشته ای که خوبی ها را می نویسد، سرکشی کرده و آماده است؛ هم چنین فرشته ای که بدی ها را می نویسد سرکشی کرده و آماده است.
مراد از قول همه افکار و رفتار است؛ زیرا وقتی می گوییم قول فلانی این است؛ یعنی اعتقاد و روش و منش او چنین است. پس مراد تنها حرف ها و گفتارها نیست، بلکه مراد گفتن، خوردن، نوشیدن، پوشیدن، ایستادن ، نشستن و مانند آن ها نیز می شود.
رقیب از رقبه به معنای گردن است. کسی که مراقب جایی است، سرکشی می کند و گردن خودش را بالا می آورد تا به دقت بنگرد و ببیند. عتید هم از واژه عتد و عتاد به معنای آماده بودن است. البته این ها شاهد اعمال ما هستند و آماده نوشتن، اما گاه خداوند نمی گذارد این ها چیزهایی را بنویسند؛ زیرا خداوند بر همه چیز یک سرکشی و مراقب کامل دارد. همین خداوند که حائل بین انسان و حقیقت اوست: یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ(انفال، آیه 24)، گاه اجازه نمی دهد تا خود شخص چیزی از امور نهان و مخفی خودش را بداند و بشناسد؛ چه رسد که اجازه دهد تا آن دو فرشته بدانند؛ از این روست که در دعای ماثور آمده است: کُنْتَ أَنْتَ الرَّقِیبَ عَلَیَ وَ الشَّاهِدَ لِمَا خَفِیَ عَنْهُمْ وَ بِرَحْمَتِکَ أَخْفَیْتَهُ وَ بِفَضْلِکَ سَتَرْتَه؛ تو تنها بر من مراقبی و سرکشی می کنی و گواه بر چیزی هایی هستی که بر آنان نهان و مخفی است و به رحمت خودت آن را مخفی و نهان کردی و به فضل خودت آن را پوشاندی.(مصباح المتجهد، شیخ طوسی، ج 1، ص 849)
پس برخی از چیزها بر فرشتگان نگارش اعمال نیز مخفی و نهان است و برای آنان آشکار نیست تا بنویسند؛ زیرا خدا نمی خواهد چنین اتفاقی بیافتد.