خداوند در آیات 1 تا سوره همزه به معرفی افرادی می پردازد که پول پرست و پول شمار هستند و تمام زندگی خود را وفق جمع مال و شمارش آن می کنند. خداوند می فرماید: وَیْلٌ? لِّکُلِّ هُمَزَةٍ? لُّمَزَةٍ ?لَّذِى جَمَعَ مَالً?ا وَعَدَّدَهُ? یَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ?? أَخْلَدَهُ? ؛ وای بر همزه لمزه، کسی که مال را جمع می کند و به شمارش آن می پردازد و گمان می کند که مالش او را جاودانه می سازد.
برای شناخت دو واژه اصلی همّاز و لمّاز، باید به شناخت ریشه این کلمات توجه کرد. «همز» به معنای فشار آوردن، کوبیدن، راندن و دور کردن ، محکم زدن و بر زمین انداختن است. این واژه در اصل از فشار آوردن به شکم اسب و مهمیز زدن برای تازیدن و تاختن آن است. حرف اول در زبان عربی را «همزه» می گویند؛ زیرا بر خلاف الف این حرف از حروف با فشار ادا می شود. مهماز به معنای خار، سیخ ، سیخک و سیخونک زدن آمده است که خود بیانگر فشاری سخت و تیزی است که بر شخص از این راه وارد می شود.
در قرآن از «هَمْزُ الشیطان یا هَمَزَاتُ الشیطانِ» (مومنون، آیه 97) سخن به میان آمده که همان فشارها و وسوسه های شیطانی است که منجر به دیوانگی شخص می شود و انسان باید از آن ها به خداوند پناه برد.
اما «اللُّمَزَة» از لمز به معنای مشکل، پیچیده و مانند آن ها است. از این رو، به سخن پیچیده و معماگونه، لمز می گویند. هم چنین در فرهنگ عربی، به اشاره های لطیف و نازک چشم و گفتار آهسته به سبب همان پیچیدگی و مشکل در فهم نیز لمز می گویند. عیب گذاری و عیب جویی و عقب زدن و تندی کردن نیز بازتابی از همان لمزگویی و پیچیدگی گفتن و پیچیده و مشکل عمل کردن است که دیگران را ناتوان از درک محتوا و نیز واکنش در برابر کنش های لماز می کند؛ از همین روست که ظهور پیری نیز که نشانه ای از ناتوانی است به عنوان لمز در زبان و فرهنگ عربی یاد شده است.
خداوند در آیات سوره همزه با دو نام همز و لمز به معرفی کسی می پردازد که پول پرست است و آن را خدا خویش دانسته و جاودانگی را از آن می جوید. به نظر قرآن، هماز و لماز کسی است که در اندیشه جمع ثروت و شمارش آن است. بنابراین، نمی تواند هماز و لماز را کسی دانست که سخن چین و عیب جو است؛ بلکه چنان که قرآن خود تفسیر کرده ، کسی است که به ثروت اندوزی و شمارش آن اشتغال دارد. این فرد را هماز و لماز دانسته است ؛ زیرا به خودش سیخونک و مهمیز می زند و فشار سهمگین می آورد تا بیش تر ثروت اندوزی کند و در کسب و شمارش آن خسته نمی شود. پس هماز همان ثروت اندوزی است که به سیخونک و فشار سهمگین به تاخت و تاز در جست و جو و گردآوری ثروت است. هماز همان اسب تازی ثروت اندوز است. این فرد چنان به وسوسه های نفسانی و شیطانی می تازد که دیوانگی در تمام وجودش ظاهر می شود. پس هماز گرفتار جنون تاختن برای ثروت اندوزی است.
اما لماز آن کسی است که نمی توان سخن و رفتارش را فهم و درک کرد؛ زیرا چنان گرفتار جنون ثروت اندوزی و شمارش گری است که جز اعداد چیزی را نمی شناسد. وقتی سخن می گوید چون با اعداد سخن می گوید ، سخنش پیچیده و رمزگونه و معماگونه می شود. او با ریاضیات و حساب و عدد کار دارد و جز اعداد و ارقام نمی فهمد و نمی گوید. پس هماز ناظر به جنبه ثروت اندوزی و جمع مال و لماز ناظر به جنبه شمارش گری مال پرست اشاره دارد. به سخن دیگر، خداوند در آیات دوم و سوم همین سوره به تفسیر هماز و لماز نشسته و این دو اصطلاح را تفسیر و تبیین کرده است. هماز یعنی تازنده به فشاری سهگمین جهت ثروت اندوزی و لماز یعنی شمارشگر رازآلود مال و ثروت.