بسیاری از مردم می خواهند بدانند چگونه آدمی هستند. البته هر کسی خودش را بهتر از دیگری می شناسد و به تعبیر قرآن: الانسان علی نفسه بصیره؛ انسان به نفس خود بصیرت دارد.(قیامت، آیه 14) با این همه دوست دارد درباره ژرفای شخصیتی خود آگاه شود و بداند آدمی خیری است یا شری و به یک معنا عاقبت به خیر می شود، یا نمی شود؟
در روایات اسلامی درباره خودشناسی از راه نشانه شناسی روایاتی است که می تواند به انسان در باره خودشناسی و معرفت نفس و شخصیت خویش و حتی عاقبت به خیری و یا عاقبت به شری او اطلاعاتی دهد. جابر الجعفی می گوید: أبی جعفر (علیه السلام) قال: إذا أردت أن تعلم أن فیک خیرا فانظرإلى قلبک، فإن کان یحب أهل طاعة الله ویبغض أهل معصیته ففیک خیر والله یحبک وإن کان یبغض أهل طاعة الله ویحب أهل معصیته فلیس فیک خیر والله یبغضک، والمرء مع من أحب؛ امام باقر(ع) فرمود: هرگاه خواستی بدانی در تو خیر هست یا نه، پس به قلب خود بنگر! اگر دیدی اهل طاعت و دوستان خدا را دوست داری و اهل معصیت و دشمنان خدا را دشمن می داری بدان که در تو خیری هست و خدا تو را دوست دارد.» (وافیَ، ص90)
پس انسان با نگاهی به محبوب و مبغوض خودش می تواند عاقبت به خیری خودش را نیز به دست آورد؛ زیرا در روایات است که ایمان چیزی جز حب و بغض نیست؛ یعنی محبت به اطاعت و دوستان خدا و دشمنی نسبت به معصیت و دشمنان معصیت کار خدا: هل الایمان الا الحب و البغض.
اما درباره دیگرشناسی از راه نشانه ها روایاتی چندی است. از جمله مهم ترین روش شناخت محبت و دشمنی دیگران درباره خود، مراجعه به قلب خودت است. امام باقر(ع) می فرماید: اِعرِفِ المَوَدَّةَ فی قَلبِ أخیکَ بِما لَهُ فی قَلبِکَ؛ مودت خود در قلب بردارت را از آن چه در خودت نسبت به او داری بشناس.(تحف العقول : ص 295) امیرالمومنین امام علی (ع) می فرماید: سَلُوا القُلوبَ عَنِ المَوَدّاتِ ؛ فَإِنَّها شَواهِدُ لا تَقبَلُ الرُّشا؛ درباره دوستی و محبت دیگران از دلها بپرسدید؛ زیرا قلوب شاهدانی هستند که رشوه نمی پذیرند.(غرر الحکم : 5641 ؛ شرح نهج البلاغة : ج 20، ص 332 ، حدیث 805.)
الحسن بن الجهم می گوید: سَأَلتُ الرِّضا علیه السّلام فَقُلتُ لَهُ :. .. جُعِلتُ فِداکَ ، أشتَهی أن أعلَمَ کَیفَ أنَا عِندَکَ ؟ قالَ : اُنظُر کَیفَ أنَا عِندَکَ؛ از امام رضا(ع) پرسیدم و به ایشان گفتم: فدایت شوم. دوست می دارم بدانم که من در نزد شما چگونه ام؟ حضرت فرمود: ببین من نزد تو چگونه ام.(عیون أخبار الرضا علیه السّلام : ج 2 ، ص 50 ، حدیث 192)