همان طوری که ابلیس با استفاده از روان شناسی انسان، از دو صفت جهول و ظلوم حضرت آدم(ع) استفاده کرد (احزاب، آیه 72) تا انسان را وسوسه کرده از میوه درخت ممنوع بچشد و این گونه از مَقام و مُقام خود دور شد(طه، آیات 120 تا 124؛ اعراف، آیه 20)؛ امروز شیاطین انسانی ابلیس با بهره گیری از روان شناسی و استفاده از سازوکارها و شیوه های نامحسوس تلاش می کنند تا طرز فکر و رفتار و علاقه مندی های انسان را تغییر دهند و به سوی میوه های ممنوع چون خیانت به همسران، عدم وفاداری و مسئولیت پذیری خانوادگی، هم جنس گرایی، مصرف گرایی و مانند آن سوق دهند و در یک تهاجم فکری و فرهنگی ، سلائق و علائق مردم را تغییر داده و ماهیت فطری انسان را از او سلب کرده یا دفن نمایند و او را در حد چارپایان تربیت شده بر اساس خواسته های شرکت ها و دولت های استکباری و استعماری به عنوان بردگان جدید تنزل درجه دهند و از مقام و مقام و منزلت انسانی پایین کشند.
بهره گیری از شیوه انگیزش پنهانی و تاثیرات آستانه ای ، امروز به گونه ای بر اساس روان شناسی مورد سوء استفاده است که مخاطب پیام های کوتاه در لابلای فیلم ها و برنامه های تلویزیونی و نوشتارهای مطبوعاتی و تابلوهای تبلیغاتی ناخواسته به سمت و سویی می رود که مستکبران و تجار برده جدید می خواهند.
امروز هر بسته فرهنگی و غیر فرهنگی را باز کنید سرشار از پیام های پنهانی است که شما را به مسیر ناخواسته ای می کشاند که خواسته دشمنان بشریت است. شیاطین انسانی با بهره گیری از روان شناسی، وسوسه هایی را بر می انگیزند تا شما به عنوان یک برده اقتصادی، جنسی، نظامی، فرهنگی و مانند آن با تمام علاقه مندی در خدمت اهداف شیاطین باشید و حتی برای انجام اهداف آن از منابع فکری و مالی خود هزینه کنید. قلب و روح شما در اختیار آنان قرار می گیرد و آنان همانند ابلیس افساری می زنند و تحت الحنکی می اندازند و بر گرده سوار می شوند(اسراء، آیه 42) و اگر اوضاع فراهم تر شود، به درون قلب ها رفته و مهار و مدیریت فکر و رفتار و احساس و عواطف شما را در دست می گیرند و به تعبیر قرآنی تحت ولایت شیطانی رفته (نساء، آیه 76؛ آل عمران، آیه 175) و از وحی شیطانی(انعام، آیه 121) سود برده و در همان چارچوب فکر و عمل می کنید.
مستکبران شیطانی با استفاده از روان شناسان، روان پزشکان و دیگر علوم انسانی و اجتماعی بسته هایی را فراهم آورده اند تا هماره وضعیت شما را بسنجند و میزان تاثیر و مقاومت را دریابند و بر اساس آن نسخه های فرهنگی فراهم آورند. آنان امروز یاد گرفته اند چگونه از نگرانیها، ضعفها، ترسهای ناخودآگاه، احساسات پرخاشگرانه و تمایلات جنسی مردم به نفع خود بهرهبرداری کنند تا طرز تفکر، احساسات و رفتار آنها را تغییر دهند به گونهای که هرگز آگاه نشوند که دارند مورد بهرهبرداری می گیرند.
روش انگیزش پنهان به اقناع کننده یاد می دهد تا چگونه با مهار نامرئی ، مردم را با نخ های نهانی مدیریت کنند و مردم به عنوان عروسک های خیمه شب بازی در جهت منافع و اهداف آنان فکر و عمل و حرکت کنند. روان شناسی به تجار بزرگ برده های جدید می آموزد تا با موسیقی ملایم بالای سر ما در سوپر مارکتها باعث شود آهستهتر قدم بزنیم و مواد غذایی بیشتری خریداری کنیم، چه به آن نیاز داشته باشیم و چه نداشته باشیم. اغلب افکار پوچ و احساسات تندی که نوجوانان ما از صبح تا شب تجربه میکنند، توسط بازاریابهای حرفهای دارای مهارت بالا که در صنایع مد و سرگرمی کار میکنند، به دقت برنامهریزی و طراحی میشوند. سیاستمداران با طیف وسیعی از مشاوران کار میکنند که همه جنبههایی را که سیاستمداران برای تحت تأثیر قرار دادن رأیدهندگان انجام میدهند، محک میزنند: نحوه پوشش، لحن صدا، حالات چهره، آرایش، مدل مو و سخنرانیها، همه، بهینهسازی میشوند. در ایران اسلامی نیز تحصیل کردگان علوم سیاسی و اطلاعاتی در انگیس با بورسیه دولت های هاشمی و خاتمی همان مهار و مدیریت نامرئی و نهان را انجام می دهند و مردم را به سمت و سویی می برند که به کسانی رای دهند که آنان می خواهند و جالب است که شخص فکر می کند با انتخاب خودش نامزد انتخابی را انتخاب و روانه مراکز حساس دولتی کرده است؛ در حالی که آشناهای تحصیل کرده در مراکز مدیریت فکر و رفتار در انگلستان و آمریکا هستند که به عنوان آشنای ما همسوگیری های ما را نظم و سامان می دهند. غرقه سازی ها و تواتر سازی ها از طریق همصدایی و یک صدایی در روزنامه ها و دیگر ابزارهای رسانه ای یک پیام را ناخواسته در دل ما می اندازند و وسواس خناس ها در گوش جان ما زمزمه می کنند تا ما هزینه انتخاب آنان را بدهیم و از مال و جان و وقت برای نامزدهای آنان مجاهدت نماییم و اهداف آنان را برآورده سازیم.
امروز ما نیستیم که درباره خودمان و برنامه های خودمان تصمیم می گیریم. این مدیران ذهن و قلب ما هستند که به ما می گویند چگونه فکر و عمل کنیم. مدیریت اطلاعات در دستان آنان است و آنان می گویند چه بخوانیم و چه نخوانیم، چه ببنیم و چه نبنیم. اسکارسازی، گوگل سازی، برترسازی و برندسازی در دستان آنان است و ما تنها بردگان جدیدی هستیم که بر اساس اهداف شیطانی و استکباری رفتار می کنیم. نظرسنجی و افکار سنجی و انواع فرم ها و حتی نوشته های ما در فضای مجازی به مدیران ذهن و قلب ما این امکان را می دهد تا دریابد چگونه فکر و عمل می کنیم و سلائق و علایق ما چیست؟ نقاط قوت و ضعف ما چیست؟ قرآن به ما هشدار می دهد که ابلیس از طایفه جنیانی است که دیده نمی شود ولی همه جا حضور دارد و گاه چنان در گوش جان ما وسوسه می کند که گمان می کنیم خودمان فکر می کنیم و خواسته عاطفی و احساسی ما است.(اعراف، آیه 27) امروز شیاطین انسانی این گونه عمل می کنند؛ همه جا هستند و مدیریت فکر و قلب ما را به عهده دارند.