از دیگر صفات نفس انسانی طغیانگرى است که البته در برخی از شرایط تقویت می شود و به شکل بسیار روشن خود را نشان می دهد. خداوند در آیاتی از طغیان نفس انسانی هنگام احساس بىنیازى خویش سخن به میان آورده و نسبت به آن هشدار داده است:
کلاّ إنّ الإنسـن لیطغى أن رّءاه استغنى؛ هرگز بلکه چون انسان هر گاه خود را مستغنی و بی نیاز یافت طغیان می کند. (علق، آیات 6 و 7)
بنابراین اگر انسان در شرایط خود را بیابد که از دیگری احساس بی نیاز کند ، گرفتار طغیان می شود. تاکید بر واژه رویت برای آن است که این احساس درونی و در قابل علم حضوری و شهودی ناقص انجام می گیرد و شخص گمان می کند که مستغنی شده است. البته خداوند نمی فرماید که احساس غنی او را به طغیان می کشاند، بلکه احساس استغنا است؛ این بدان معنا است که شخص می داند که غنی بالذات نیست؛ زیرا بالوجدان در خود می بیند و می یابد که غنی بالذات نیست، اما احساس می کند که اگر غنی بالذات نبوده اینک استغنا یافته و دگرگون شده یا غنا در او ثابت و ماندگار شده است؛ در حالی که اگر به دقت بنگرد خود را نباید حتی مستغنی بداند؛ زیرا فقر هویت ذاتی نفس انسانی را تشکیل می دهد و تنها موجود غنی خداوند است. (فاطر، آیه 10)