اسم اعظم الهی الله است. همان که در دنیا پیامبران و اولیای الهی با آن در کائنات به اذن الهی تصرف می کردند و می کنند و حضرت نوح (ع) کشی اش را با آن به حرکت در می آورد و نگه می داشت و هیچ لنگری و بادبانی برای حرکت در آوردن و از حرکت نگه داشتن آن نداشت. خداوند در این باره می فرماید: وَقَالَ ارْکَبُواْ فِیهَا بِسْمِ اللّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ ؛ و نوح فرمود: در آن کشتی سوار شوید بسم الله جریان آن و لنگر آن کشتی است؛ زیرا پروردگارم هر آینه آمرزنده و رحیم است.(هود، آیه 41)
همین الله که بهشتیان در بهشت با آن تصرف می کنند و نیازهای خویش را برطرف می سازند و چیزها می آفریند و استفاده می کنند. خداوند می فرماید:دَعْوَاهُمْ فِیهَا سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ ؛ خواسته ها و دعای ایشان در آن بهشت سبحانک اللهم است.(یونس ، آیه 10)
البته کسی که بخواهد به اسم اعظم دست یابد، نمی تواند از علوم قریبه یا علوم غریبه استفاده کند؛ زیرا اسم اعظم از سنخ علوم نیست ؛ یعنی از سنخ دانایی نیست بلکه از سنخ دارایی است و انسان باید آن را دارا شود و مظهر اسم الله.
در حقیقت می بایست گفت طریقت کسب آن فکری نیست بلکه طریقت کسب آن فطری است و باید فطرت خود را به گونه ای در آورد که مظهر اسم الله باشد تا بتواند با آن حقیقت در جهان تصرف کند، پس لفظ و مفهوم و مصداق نیست تا بتوان از راه آن تصرف کرد، بلکه حقیقتی است که در انسان ظهور می کند و تصرفات شخص با حقیقت الله است نه لفظ و مفهوم و مانند آن ها. برای رسیدن به آن نیز باید تقوای الهی پیشه کرد و با انجام واجبات و ترک محرمات خدایی شد و مظهر الله.