سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اساس عقل، پس از ایمان به خداوند ـ عزّوجلّ ـ، دوستی با مردم است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :299
بازدید دیروز :317
کل بازدید :2101025
تعداد کل یاداشته ها : 1987
103/9/9
4:1 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

انسان در دنیا باید از اسباب مادی و معنوی برای کارهایش استفاده کند. البته اکثریت مردم تنها با اسباب مادی آشنا هستند ولی قرآن تلاش دارد تا مردم را افزون بر اسباب مادی با اسباب معنوی نیز آشنا کند و بگوید این که گفته شده است: ابی الله ان تجری الامور الا باسبابها؛ خداوند ابا می ورزد که امور جز از راه اسبابش جریان یابد، به معنای آن نیست که تنها به اسباب مادی اکتفا کنید، بلکه می توانید از اسباب معنوی هم یاری بجویید.

به عنوان نمونه خداوند می فرماید از اسباب مادی شفا و درمان دردها، عسل است: ثُمَّ کُلِی مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛ سپس از همه میوه‏ها بخور، و راههاى پروردگارت را فرمانبردارانه، بپوى. آن گاه‏ از درون شکم‏ آن، شهدى که به رنگهاى گوناگون است بیرون مى‏آید. در آن، براى مردم درمانى است. راستى در این زندگى زنبوران‏ براى مردمى که تفکر مى‏کنند نشانه قدرت الهى‏ است.(نحل، آیه 69)

اما این طور نیست که اکتفا به این سبب مادی شود، بلکه می توان از اسباب معنوی چون قرآن نیز برای شفای دردهای جسمی و روحی و مادی و معنوی استفاده کرد؛ زیرا خداوند در آیات قرآنی از جمله 57 سوره یونس و 44 سوره فصلت قرآن را شفاء دانسته و در آیه 82 سوره اسراء می فرماید: وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا؛ و ما آنچه را براى مؤمنان مایه درمان و رحمت است از قرآن نازل مى‏کنیم، ولى ستمگران را جز زیان نمى‏افزاید.

از نظر قرآن، بسیاری از امور چون نماز، روزه، زکات، انفاق ، تقوا، ایمان، دعا و نیایش، صدقه و مانند آن ها نیز از اسباب امور است و مثلا برای افزایش برکات و روزی می توان از تقوا و ایمان استفاده کرد.(اعراف، آیه 96)

 اگر کسی واقعا ایمان بیاورد ، باید اتومبیل را همان طوری که با بنزین به حرکت در می آورد، بتواند با بسم الله به حرکت در آورد. همان طوری که کشتی را با برداشتن لنگر و اهتزاز بادبان به حرکت در می آورد، و با کشیدن بادبان و انداختن لنگر کشی را از حرکت باز می دارد، بتواند با بسم الله این کار را بکند؛ زیرا هر دو سبب هستند یکی مادی و آن دیگر معنوی؛ بلکه سبب معنوی قوی تر است. البته همین این مطلب را درک نمی کنند بلکه تنها مومنان هستند که این مطلب را درک می کنند و مانند حضرت نوح(ع) به جای لنگر و بادبان با بسم الله کار می کنند: بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَ مُرْسَاهَا؛ بسم الله عامل حرکت و لنگر کشتی نوح بود.(هود، آیه 41)

انسان باید به جایی برسد که با «بسم الله» به عنوان اهم اسباب الهی کارهای جهان را مدیریت کرده و انجام دهد.

از فرزند مرحوم شیخ حسنعلی اصفهانی نقل شده است: محمد جواد دری برای من تعریف کرد که: روزی سر مزار حاج شیخ حسنعلی (اعلی الله مقامه) فاتحه می خواندم مردی آمد و بسیار گریست. سبب آن را پرسیدم گفت : روزی صاحب این قبر را با اتومبیل خود به شهر تربت می بردم. در راه بنزین تمام شد و وسیله من از حرکت باز ماند و ناچار بودم که نزدیک دو فرسنگ راه را پیاده بپیمایم تا به جاده تهران- مشهد برسیم و از اتومبیل های عبوری مقداری بنزین بگیرم. اما حاج شیخ به من فرمودند:ماشین را روشن کن! عرض کردم : بنزین نداریم. باز اصرار فرمودند و من انکار کردم ولی به سبب اصرار مسافرین دیگر که گفتند : تو ماشین را روشن کن شاید این آقا توجهی فرموده باشند ناچار پشت فرمان نشستم و کلید را چرخاندم. با کمال شگفتی اتومبیل روشن شد و مسافران را سوار کردم و به مقصد رساندم.

حاج شیخ به من فرمودند:تا آن زمان که مخزن بنزین را باز نکرده باشی این اتومبیل احتیاجی به بنزین نخواهد داشت. من مدت پانزده روز با ان ماشین بدون ریختن بنزین مسافرت ها کردم تا یک روز وسوسه شدم و باک اتومبیل را باز کردم که ببینم چه چیزی در آن است دیدم همچنان خشک و خالی از سوخت است ولی با کمال تأسف تا مجدداً بنزین در آن نریختم اتومبیل من دیگر حرکت نکرد !


95/3/3::: 3:55 ع
نظر()