انسان ها دو گروه هستند: 1. کسانی که سر در خاک دارند و پا در آسمان یعنی منکوس هستند؛ زیرا قلب ایشان منکوس است و هر چیزی را وارونه دریافت و تحلیل می کند و توصیه می دهد؛ این گونه است که برای دسته از انسانها مادیات و دنیا اصالت می یابد؛ 2. کسانی که پا در خاک دارند و سر در آسمان؛ این ها هر چیزی را چنان می بینند که هست و تحلیل ها و توصیه هایشان وارونه نیست.
خداوند گروه اول را جزو کافران دانسته است؛ البته کافران دارای مراتبی هستند که از جمله آنان مسلمانان سست ایمانی هستند که دنیا گرفتارشان می کند. اصولا هر کسی که گرفتار دنیا است، چنان رفتار می کند که می توان از رفتارش دانست که در کجای کار است.
برخی از این دنیاپرستان گرفتار خیال بافی و تفاخر و فخرفروشی، همانند درخت هستند که پا در لجن دنیا دارند و از آن تغذیه می کنند، ولی سر به آسمان می سایند. این چنان خود را چون درختان سرو و آزاد بالا می کشند که گویی آزاد از دنیا هستند؛ اما وقتی خوب در اینان دقت می شود می توان درختی بودن آنان را یافت نه آزاد بودن ایشان را. اینان اهل برج و برج سازی هستند و تلاش می کنند تا برج خویش را چنان بلند سازند که از همگان برتر باشد و در آن بلندای شاه نشین شیشه ای بنشینند و به همگان فخر فروشند.
در روایت است که فرشتهها به او میگویند: «یَا أَفْسَقَ الْفَاسِقِینَ أَیْنَ تُرِیدُ؛ ای بدترین فاسقان کجا می خواهی بروی؟!».(وسایل شیعه، ج 5، ص 311)
اینان همان کسانی هستند که خداوند ساختمان و آب و گل را بر آنان مسلط کرده است و دهانشان چون درخت در خاک و گل و لجن است و مدعی فخر آسمانی هستند: «سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْبِنَاءَ وَ الْمَاءَ وَ الطِّین». (کافی، کلینی، ج 6، ص 631)