ماه رمضان ، ماه مهمانی خداوند است. انسان در این ماه می تواند با اعمالی که به عنوان ترک انجام می دهد ، به تقوایی دست یابد که شرایط زیست وی را در آینده بهتر می کند و زمینه بهره برداری از همه استعدادها و کمالات را فراهم می آورد.
انسان ها در ماه های دیگر سال، همواره از سوی دو دشمن دورنی و بیرونی مورد حمله و تهدید دایمی قرار دارند. هواهای نفسانی و خواسته های بی پایان آن، در کنار وسوسه های شیطانی آدمی را به سوی افراط و تفریط و خروج از اعتدال و عدالت سوق می دهد. اما در ماه رمضان ، خداوند مردمان را مهمان خود می کند تا بتوانند در یک دوره کوتاه مدت و فشرده ای ، کلاس هایی را بگذرانند تا تقوا در ایشان زنده شود و امکان مهار و محافظت از جان و روح در برابر دشمن های درونی و بیرونی بیش از پیش فراهم آید.
در روایات است که در این ماه ، شیاطین در غل و زنجیر بسر می برند و انسان دچار گناه نمی شود. منظور و مقصود آن است که در این ماه ، شرایط به گونه ای فراهم است که هیچ دشمن بیرونی نمی تواند به مرزهای انسان نفوذ کند. در حقیقت همه مرزهای وجود انسان در ماه رمضان از سوی نیروهای الهی به شدت محافظت و مراقبت می شود و هر گونه تردد دشمن به درون مرزهای وجود بسته می شود. از این رو، در ماه رمضان ابلیس و شیاطین وابسته به او نمی توانند هیچ گونه نفوذی به درون انسان داشته باشند و اسلحه وسوسه ای را وارد مرزهای انسان کنند. این گونه است که از هر لحاظ انسان های نسبت به دشمنان بیرونی در امنیت قرار می گیرند و دشمنان ایشان در غل و زنجیر گرفتار می باشند.
این وضعیت به انسان کمک تا نسبت به تعدیل خود بکوشد و نفس خود را در مسیر عدالت و اعتدال قرار دهد. البته از آن جایی که نفس انسانی در طول سال به کمک و یاری وسوسه های شیطانی و نیروهای دشمن بیرونی، تقویت شده است، از قدرتی بس قوی برخوردار می باشد و می تواند آدمی را به سوی گناه و زشتی ها و پلیدی ها سوق دهد. برای تربیت و تزکیه و خودسازی نفس ، خداوند مجموعه ای از اعمال را به عنوان ترک مطرح می کند تا هواهای نفسانی در انسان ضعیف و سست شود و مدیریت جان و روح آدمی را به عهده نگیرد.
انسان با گرفتن روزه و خودداری از خوردن ، نوشیدن، زناشویی و ترک محرماتی چون دروغ و غیبت و مانند آن ، می تواند مدیریت نفس را به عهده گیرد و اجازه ندهد تا خودسرانه عمل کند. این گونه است که در مدت یک ماه انسان می تواند به شرایط مطلوبی برسد که تقوا در وی زنده شده و نسبت به خواسته های نفسانی واکنش درست و مطلوب داشته باشد.
به سخن دیگر، هر چند که مرزهای وجودی انسان به وسیله نیروهای الهی در حفاظت است و دشمنان بیرونی در زنجیر هستند ولی دشمن درونی انسان که رذیلت ها و پستی ها را جزو منش و کنش خویش قرار داده هنوز سرکش است و می بایست با محدود کردن آن به ترک هایی آن را سست و ناتوان کرد تا تقوا از درون بتابد و نور آن جان را روشن نماید.