نسیان به معنای فراموشی از اموری است که بیرون از دایره اختیار و اراده انسانی است؛ زیرا انسان هر چه تلاش کند، فراموشی عارض بر او می شود و برخی از امور از یادش می رود و فراموش می کند.
شاید علت فراموشی برخی از چیزها و عدم فراموشی برخی چیزها به این امر بر گردد که اگر انسان به چیزی توجه و اهتمام و التفات داشته باشد، آن چیز فراموش نمی شود؛ اما بی توجهی به امری موجب می شود تا آن را فراموش کند.
بر این اساس می توان گفت که هر چند فراموشی ارادی و اختیاری نیست، ولی بستر و زمینه آن در اختیار انسان است که فراموش بکند یا نکند؛ یعنی عدم تذکر و یادآوری چیزی موجب می شود تا انسان آن را فراموش کند؛ و یادآوری و تذکر موجب می شود که آن را فراموش نکند.
از نظر قرآن، انسان می بایست امور اساسی را هرگز فراموش نکند. برای این که گرفتار فراموشی نشود می بایست بدان امور توجه و اهتمام داشته و به یاد آورده و به خود تذکر دهد. اموری هم چون خدا و قیامت از جمله اموری است که لازم است به خود تذکر داده تا فراموش نکند.
البته از نظر قرآن، در آخرت انسان دچار نوعی فراموشی می شود که به اراده الهی است. هر چند که مردم در قیامت و محاسبه همه چیز از کوچک ترین تا بزرگ ترین را حاضر می یابند(کهف، آیه 49)؛ اما پس از محاسبه و حسابرسی و دخول به بهشت، اعمال عصیانی خود را فراموش می کنند و اصلا به خاطر نخواهند آورد، چه گناهی کرده بودند؛ مثلا حر بن یزید ریاحی یادش می شود که در برابر امام حسین(ع) ایستاد. از همین روست که در بهشت انسان یاد می رود که عصیانی کرده یا حتی فراموش می کند که کسانی از او در دوزخ هستند؛ زیرا این نسیان عین نعمت است؛ زیرا موجب می شود تا بهشت برایش گوارا شود. پس همان طوری که کینه ها پیش از دخول به بهشت از دلها زدوده می شود(اعراف، آیات 42 و 43؛ حجر ، آیات 45 تا 47؛ تفسیر نمونه، ج 11، ص 92)، هم چنین اموری چون عصیان از دلها پاک می شود و انسان آنها را فراموش می کند.