سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه دانش می جوید، خداوند روزیش رابه عهده می گیرد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :425
بازدید دیروز :406
کل بازدید :2042317
تعداد کل یاداشته ها : 1984
103/2/15
6:39 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

در سوره حمد که آغازین سوره قرآن است و گاه به سوره فاتحة الکتاب و گاه سبع المثانی از آن یاد می شود  و روزانه هر مسلمان بارها آن را در نماز تکرار می کند و یا برای رهایی از گرفتارهای و دعای خیر بر مردگان آن را می خواند از سوره هایی کلیدی قرآن است. اگر سوره توحید و یا همان اخلاص توصیف کاملی از خداست و سوره قدر تبیین و توصیف جایگاه امام و امامت است ، سوره حمد خلاصه قرآن است . در آن همه اصول و مبانی کلی دین اسلام بیان شده است. بنابراین می توان آن را از زوایه های مختلف بررسید و به تحلیل و تبیین محتوای آن پرداخت. این سوره همانند واژگان رمزی است و تمام آیات و سوره های دیگر قرآن بازگشایی محتوای رمزی آن است. از این رو به تصریف آلایات و یا تفصیل الایات از آن یاد می شود ، چنان که قرآن خود ، از سوره ها و آیات قرآنی تعبیر می کند.

از اصولی که در سوره حمد بیان شده است می توان به توحید، معاد ، نبوت ، جزا و پاداش ، امامت ، هدف از آفرینش، کمال واقعی ، راه رسیدن ، ابزار رسیدن ، توشه راه، راهنما ، راهزنان ، رسیدگان و رستگاران ، گمراهان و خشم گیرشدگان اشاره کرد.

در این سوره ، راه توحیدی رسیدن به کمال و حق و حقیقت ، صراط مستقیم و راه راست دانسته شده است. اما به جهت آن که این راه به صورت عینی و تجسم از مرحله نظری و ذهنی بیرون آید به طور مشخص به ویژگی های آن نیز اشاره می شود. یکی از ویژگی های آن این است که هر کس در این راه در آید از نعمت خاص برخوردار می گردد و افزون بر نعمت های عمومی به طور خاص بهره هایی بر می گیرد که دیگران از آن محروم هستند. در سوره های دیگر که تفصیل این آیات و تصریف آن است این نعمت های خاص برشمرده شده است که از جمله مهم ترین آن نعمت هدایت ویژه ، امامت، لقاء الله، چشم برزخی ، علم الیقین ، عین الیقین ، حق الیقین، تصرف در کائنات، علم به غیب و اسرار، علم الکتاب، مس و رسیدن به ام الکتاب و کتاب مکنون و ده های نعمت ظاهر و باطن دیگری است که در قرآن از آن یاد شده است که برخی از آنان معروف و مشهور نزد همگان است که می توان به نرم شدن آهن در دست داود(ع) سخن گفتن با جانوران و تسخیر ابر و باد و دیوان به دست سلیمان پیامبر(ع) و تصرف در جان و گل و علم به اموال در خانه ها و درمان و شفای بیماری های سخت درمان و یا بی درمان ، زنده کردن مردگان عیسی (ع) و ده ها نمونه دیگر اشاره کرد.

برای این که این راه یافته گان به خوبی شناخته و سرمشق قرار گیرند ، هم به طور کلی و هم به صورت شخصی نام ایشان و خصوصیات و ویژگی های ایشان را بیان می دارد. در سوره نساء بیان می کند که کسانی که از نعمت برخوردار شده اند پیامبران ، صدیقان ، صالحان و شهیدان هستند که نه تنها از این نعمت خاص برخوردار بوده اند بلکه سپاسگزار و شکر گزار این نعمت های خاص بوده و کفران نعمت نکرده  و تا آخر به عهد و پیمان خود وفا دار مانده و در آن هیچ کوتاهی به ننموده اند. چون برخی دیگری را قرآن از آنان یاد می کند که نخست در راه راست قرار گرفته و از نعمت های خاص الهی به صورت فردی و یا جمعی برخوردار گشته اند ولی ناسپاسی و کفران نعمت کرده و دچار خشم و غضب الهی شده اند. از دسته ای که گرفتار این امر شده اند به صورت مصداق کامل و اتم می توان به قوم یهود اشاره کرد که قرآن در سوره بقره و آل عمران از نعمت های گسترده ای که به ایشان داده یاد می کند و می فرماید که ما ایشان را بر همه جهانیان به خاطر حرکت در راه راست و بهره مندی از هدایت برتری داده بودیم ولی اینان ناسپاسی کرده گاه بت پرستی و گوساله پرستی پیشه کردند و گاه طغیان و فسق نموده و ما ایشان را به بلای های مختلف آزمودیم تا به راه آیند گاه آنان را به شکل بوزینه تنبیه و مجازات کردیم و گاه جانشان را به یک باره و گروهی ستاندیم ولی ایشان ایمان نیاورند و توبه نکردند از این رو با رفتار ناسپاس گونه خویش خشم ما را برخشم خریدند. اینان از کسانی هستند که از به خاطر سیر در راه راست و عمل به هدایت منعم به نعمت های الهی شده ولی در میانه راه به فسق و فجور و عصیان و طغیان روی آورند و کفران نعمت کرده و سخت مجازات شدند. اینان همان گروهی هستند که در سوره حمد از ایشان به مغضوب علهیم یاد می شود. بنابراین هر مسلمان مومنی باید بهراسد از این که ناسپاسی کرده و گرفتار خشم و غضب الهی گردد. بلعم باعورا نمونه فردی است که از نعمت ویژه و خاصی برخوردار می شود و لی ناسپاسی می کند و گرفتار غضب الهی و خشم خداوندی می گردد.

گروه دیگری که به جهت ناسپاسی گرفتار شده اند کسانی هستند که از همان آغاز دعوت نه تنها ناسپاسی کرده بلکه راه راست را گم کرده اند و دچار بدعت و کژروی شدند. ایشان پیش از آن که به مرحله و مرتبه فسق و فجور و عصیان برسند ، راه راست را از دست داده و گم راه شدند. مصداق بارزی که قرآن برای این افراد در سوره ها و آیات دیگر قرآن بیان می کند ، مسیحیان هستند که پیش از آن که راه توحید را بشناساند به راه تثلیث رفتند. توحید در ذات و صفات و افعال را به دست فراموشی سپردند و از همان آغاز راه راست را وا نهادند و در راه ضد توحید گام نهادند. اینان نیز نعمت راه را ندانسته به آن کفر ورزیدند و خود را گرفتار کردند.

بنابراین برای این که انسان در راه توحید باشد ضروری است که نخست راه را بشناسد ، دوم راهنما را نیز بشناسد و در پی آن رود و سوم آن که همواره ترس این را داشته باشد که ممکن است که راه را گم کند و دچار بدعت و گمراهی شود و یا در میانه راه ناسپاسی کند و حق راه را ادا نکند. از این رو می بایست که همواره فرد و یا افرادی باشند که راه را می شناسند و خود  آن راه  را به سلامت تا قاب قوسین او ادنی طی کرده و یا بدان منازل عالی رسیده  و اکنون به فرمان خدایی بازگشته اند تا به عنوان راعی و ماموران الهی ما را بدان سو هدایت کنند. اینان همان راهنمایان بلدی هستند که راه را می شناسد و رفته اند و همه پستی و بلندی هایش چون کف دست می شناسند. اینان همان امامان (ع) هستند.

امام حسین(ع) درباره نقش امام و کارویژه اش می فرماید: لعمری ما الامام الا الحاکم بالقرآن ،القائم بالقسط، الدائن ....؛ به جانم سوگند ! تنها کسی امام و پیشوای مردمان است که به قرآن حکم و حکومت کند و به قسط و عدالت قیام کرده و آن را به پا دارد و

امام حسین (ع) در جایی دیگر اطاعت از هر  کسی ولو حاکم و فرمانروایان را در صورتی تجویز می کند که معصیت خالق و پروردگار را در پی نداشته باشد. به این معنا که اگر هر کسی فرمانی به معصیت دهد نه اطاعت او لازم است و نه می توان در برابر او سکوت کرد بلکه می بایست با او به طور علنی به مخالف پرداخت و امر به معروف و نهی از منکر کرد.

اگر چنین افرادی به عنوان راهنمای مردم قرار گیرند این احتمال بیش تر تقویت می شود که گرفتار گمراهی در عقیده (ضلالتی که مسیحیان دچار شده اند ) و یا شقاوت در عمل و ناسپاسی و کفران نعمت به فسق و فجور ( چنان که یهودیان دچار شده اند) دچار نگردند. امام کسی است که هم حافظ عقیده آنان است و هم حافظ عمل به قسط و حدود الهی می باشد. پس از این روست که در سوره حمد پس از درخواست هدایت به راه مستقیم ، راهنمایان را می خواهد تا آنان را از گمراهی در عقیده و شقاوت و فسق و فجور در عمل باز دارد.

 

 


85/11/11::: 9:30 ص
نظر()