سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در تو دو صفت است که خداوند آنها را دوست دارد: بردباری و تأنّی [رسول خدا صلی الله علیه و آله ـ به مردی فرمود ـ]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :113
بازدید دیروز :329
کل بازدید :2036207
تعداد کل یاداشته ها : 1984
103/1/31
11:31 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

فضاسازیی که قرآن برای دوره هایی از زمین شنایی ترسیم می کند چه بسا فراتر از فیلم های ژانر وحشتی است که بر پرده های کوچک و بزرگ نقش می بندد و انسان هایی که از احساس قوی برخوردار می باشند و به نوعی با قهرمان داستان، همراهی می کنند، به وحشت می افکند و حتی موجبات مرگ و ایست قلبی آنان می شود.

قرآن به گونه ای به فضاسازی آخر زمان و آغاز دیگر جهان می پردازد که اگر شخص همانند "هم ذات پندار" خود را در آن زمان و مکان احساس و تجسم کند ، رنگ از رخسارش می پرد و تن به لرزه و جانش در قبض فرو می رود و همه هستی به تمام گشایش و گشادگی اش بر او تنگ آید.

قرآن بر اساس فلسفه تاریخ و جبر و سنتی غیر قابل دفع و رفع ، به سه دوره خاص برای زمین و اهل آن توجه می دهد.

دوره نخست از آخر زمان و پایان تاریخ جهان و بشر ، دوره ای است که پس از مجموعه ای از شورش ها ، کشتارها ، ظلم ها و فسادها، زمین رنگ آسایش و آرامش را به خود می بیند و انسان ها در فضایی که پس از ظهور مهدی (عج) و رجعت حضرت عیسی (ع) رخ می دهد ، در یک حکومت جهانی عدالت گستر زیست می کنند و از همه مواهب و نعمت های آسمانی و زمینی برخوردار می باشند. در این دوره است که کفر و شرک مغلوب می شود و جهان در اختیار مومنان قرار می گیرد و اسلام بر همه ادیان و شرایع ظهور می کند و گفتمان غالب و چیره بشریت ، اسلام است.

در این دوره هر چند که اهل کفر و نفاق نیز زیست می کنند ولی جلوه و ظهوری ندارند و انسان ها تحت مدیریت انسان کامل و حجت بالغ خداوندی به کمال شایسته و بایسته خویش می رسند.

البته این بدان معنا نیست که همه به کمال نهایی و انسانیت کمالی دست یابند؛ زیرا هر چند که اکثریت مردم را مومنان و صالحان تشکیل می دهند ولی تنها شماری بسیار اندک و قلیل هستند که به مقام کمال مطلق و سابقون دست می یابند و بیشتری مردم در مقام اصحاب یمین می باشند؛ چنان که در این دوره انسان های اندکی نیز در شمار اصحاب شمال زیست می کنند که با توجه به گروهی عظیمی که پیش از ظهور در گروه اصحاب شمال بودند می توان که از نظر کمیت اصحاب شمال و اصحاب یمین بیشترین گروه های انسانی را تشکیل می دهند و اندکی از ایشان اصحاب سابقون می باشند.

دوره دوم از آخر زمان و پایان تاریخ ، دوره ای است که همه حجت ها  از جمله حجت هایی که رجعت به زمین کرده و بر آن حکومت نموده اند ، از دنیا می روند و مومنان سابق نیز رخت از جهان بر می بندند. در این دوره تنها یا متوسطین باقی می مانند و یا آن ها هم از میان می روند و رخت از جهان بسته و به دیار باقی می روند؛ زیرا بی حضور حجت الله زمین را مومنی نیست.

در این دوره تنها کافرانی مانده  اند که حتی در عصر ظهور ایمان نیاورده بودند و با کمال یابی عقل بشر هنوز ایشان بر ضلالت خویش باقی مانده اند و یا حتی اینانی نیز وجود ندارند. در این باره اختلاف چندی میان مفسران وجود دارد.

به هر حال یا هیچ مومنی و یا حتی بشری در پیش از فروپاشی زمین و زمان وجود ندارد و یا تنها کافرانی بسر می برند که به سبب فقدان عقل کل و انسان کامل ، از مدار انسانیت خارج شده اند و همانند وحوش و عقل ایشان زیست می کنند و یک دیگر را می درند. البته این مدت بسیار کوتاه و غیر قابل ذکر است.

دراین زمان است که آ‌سمان ها مانند فلز مذاب می شوند و دریاها و آب ها آتش می گیرند و کوه ها همانند پنبه زده می شوند.

پس از این دوره است که همه هستی در هم پیچیده می شود و مانند طی السجل گرد می آید و فشرده سازی می شود.

آن گاه در یک فرایندی زمین و آسمان به زمین و آسمانی دیگر تبدیل می شود و نفخه نخست صور دمیده می شود و انسان ها از گورهای خویش بیرون می آیند.

در این هنگام است که زلزله الساعه همه کسانی که در گورها بودند و همه اثقال ( ثقلین از جن و انس) از زمین بر می خیزند و زلزله شدیدی مواجه می شوند که مادران در حال شیردادن کودکان آنان را رها کرده و  می گریزند. مردمان در تکان های شدید چون مستان می شوند در حالتی که سکاری و مست نیستند و عقل و هوش از ایشان زایل می شود از شدت فشار و سختی که می بینند.

در این زمان انسان هایی که از مسیر انسانیت خارج شده بودند همانند وحوش محشور می شوند. یعنی همان گونه که وحوش محشور می شوند ؛ این دسته از انسان ها نیز چون وحوش محشور می شوند. همان گونه که وحوش از یک دیگر وحشت دارند و می گریزند این انسان نیز همان گونه می شوند ؛ زیرا دیگر انسان نیستند تا به یک دیگر انس بگیرند بلکه از اجتماع و دیگری می گریزند. هر کسی به فکر خویش است و وحشت فراگیر همه را در بر می گیرد. تنها در این میان انسان های کامل هستند که هیچ یک از این سختی ها و وحشت های را تجربه نمی کنند ؛ چنان که پیش ازاین در هنگام پایان تاریخ آن را تجربه نکرده بودند.